پایگاه مقاومت بسیج حضرت امام خمینی(ره)روستای شیرآباد -طبس گلشن

 

 


 

 

 شهيد شيخ حسن رمضاني

زندگینامه

در سال ( 1338) در خانواده اي مذهبي و متدين در روستاي محمدآباد طبس ديده به جهان گشود پدرش او را حسن ناميد گويي از پيش از صفات پسنديده و اخلاق خوب و شايسته اش مطّلع بود. بعد از دوران طفوليت تحصيلات ابتدايي را در روستاي شيرآباد به پايان رسانيد و پس از اتمام تحصيلات دورة تحصيل در حوزه علميه مشغول شد. با اوج گيري مبارزات مردمي عليه رژيم ستم شاهي پهلوي وي نقش مهمي در سازماندهي اين برنامه ها داشت پس از پيروزي انقلاب با توجه به شناخت و آگاهي سياسي و بينش خود تأثير بسزايي در بر ملا كردن جريانات منحرف و چهره هاي منافق آن زمان ايفا نمود. و در نهادهاي مقدّس همچون «كميته انقلاب اسلامي» ، « سپاه پاسداران » ، « كميته امور صنفي جهاد سازندگي و چندين سال مسئوليت بنياد شهيد شهرستان مشغول گرديد و بخصوص خدمت به خانواده هاي محترم شهدا از ديگر افتخارات او بود. در دوران جنگ تحميلي براي دفاع از كيان اسلام و مسلمين عازم جبهه هاي حق عليه باطل گرديد و پس از چند بار حضور پر شور و مؤثر ( 6 ماه و 17 روز ) با سمت مسئول بنياد شهيد و فرمانده گروهان در عمليات كربلاي ده در غرب كشور « منطقه ماووت » عراق بر اثر اصابت تركش دعوت حق را لبيك به خيل شهيدان پيوست. از اين شهيد شجاع و متدين دلسوز و خدمتگزار مدير و مخلص دو فرزند يك دختر و يك پسر به يادگار مانده است كه ادامه دهنده ي راه آن عزيز سفر كرده اند. هنگام كه صبح جلوه آغاز كند با دست صبا پرده گل باز كند از دامن گلگون فلق روح شهيد بر خيزد و سوي عرش پرواز كند گزيده اي از وصيت نامه شهيد : « بار الها ، شهادت نصيبم گردان زيرا آرزويي جز مرگ با عزت و سرافرازي ندارم . و يقين دارم كه تو از وجود اين نبرد گناهكار كاملا آگاهي داري پس اي معبود من شربت شهادت در كامم بريز چون مردن در بستر برايم ننگ است و كليه برادران ديني ام را به تقوي الهي و انجام فرايض وصيت مي نمايم. » 

 

شهید محمود آذرنیوش

   زندگینامه
این برخاسته از کویر، دلش به گستردگی کویر و روحش به التهاب روزهای گرم سرزمین زادگاهش بود. روستازاده ای با محبت، که صداقت روان و ظرافت بیان را همراه داشت.
به سال 1348 در «همت آباد» از توابع طبس دیده به جان گشود در عصمت کودکی با صداقت روستایی در او دنیایی خاص و پرواز وجد و شوق به وجود آورده بود.
محمود در خانواده ای کم درآمد ولی مذهبی رشد کرد و اولین درس را از پدر و خانه و زادگاه خود آموخت، خانواده در سال‌های بعد در روستای شیرآباد ساکن شدند.
رنج فقر و تنگنای اقتصادی باعث گردید، علی رغم استعداد سرشار نتواند، بیشتر از سوم ابتدایی به تحصیلات خویش ادامه دهد. به همین خاطر همدوش با پدر، کشاورزی و دامداری را پیشه خود ساخت، پر توان بود و متکی به تلاش خویش، در هفده سالگی همسر اختیار نمود، که خداوند فرزند دختری به او عنایت فرمود. محمود همگام با جنگ تحمیلی و تشکیل بسیج، دست از همهٔ فعالیت‌های اقتصادی کشید، خانه و کاشانه را رها نمود و به مرکز آموزشی‌های نظامی رهسپار گردید، دورهٔ فشرده ای از آزمون‌های جنگ را گذراند و مشتاق و بی قرار به سوی جبهه‌ها شتافت، دل مشتاقش در انتظار دیدار دوست و رهائی از «تن خاکی» می‌تپید. مرغ جانش آرزوی آشیانه ای در ملکوت قرب را داشت. روح کویری و ملتهبش به امید غوطه‌وری در آب‌های «کوثر» شهادت، روز شماری می‌کرد.
سرانجام خواست قلبی‌اش برآورده شد، و در عملیات «نصر 8 » بعد از نبرد دلیرانه در «ماووت» عراق به تاریخ 30/8/1366 شهد شیرین شهادت را نوشید و گلزار شهدای، آستانهٔ مقدس حسین بن موسی الکاظم (ع) آرامگاه ابدی او گردید.
‹ روحش شاد و راهش پر رهرو باد ›

ردایی سرخ و گلگون داشت آن یار         دلی عاشق چو مجنون داشت آن یار
شفق بر سرخی او غبطه می خورد                  تو گویی ریشه در خون داشت آن یار

 

    شهيد غلامرضا صفری 

زندگینامه                                                                                

از علي بن حسين (ع) : « هركس به ظلم اموالش مورد تهاجم قرار گيرد و در برابر آن پيكار كند تا كشته شود شهيد است » ‹ وسايل الشيعه ، ج 11، ص 93، حديث 11› در يكي از روزهاي خوب خدا به سال ( 1342) در خانواده اي مذهبي و كشاورز در روستاي شيرآباد از توابع بخش مركزي شهرستان طبس متولد گرديد. بعد از گذراندن دوران طفوليت و قدم نهادن در مدرسه تحصيلات خود را تا دوره راهنمايي ادامه داد. زلزله دلخراش سال ( 1357) طبس باعث شد علي رغم ميل باطلني نتواند به تحصيل ادامه دهد و به كار بنايي پرداخت همزمان با كارگري و بنّايي و كمك به خانواده نقش مؤثري در فعاليت هاي مذهبي و قرآني و راهپيمايي هاي دوران انقلاب اسلامي داشت. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت سپاه در آمد و بعد از طي دوره هاي آموزشي عازم جبهه هاي جنگ گرديد. پس از دلاوريها و رشادتهاي بسيار در تاريخ ( 25/12/63) در عمليات « بدر» منطقه شرق دجله در اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. جنازه پاك و مطهّرش پس از مدت نه سال دوري از وطن و انتظار خانواده و يگانه فرزندش در تاريخ ( 12/8/72) تشييع و در گلزار شهداي طبس به خاك سپرده شد. زدي دستي و داماني گرفتي ز تن بگذشتي و جاني گرفتي شبي ، بي دست و پا در خون تپيدي سري دادي و ساماني گرفتي گزيده اي از وصيت نامة شهيدسیدغلامرضا صفری: « من بر اساس رسالت و مسئوليتي كه حس نمودم در راه الله و براي پاسداري از انقلاب اسلامي كه خونبهاي هزاران شهيد و مجروح است، به طور داوطلبانه به غرب كشور آمدم و به دفاع پرداختم. من گام نهادن در اين مسير خدايي را يك فريضه مي دانم. در اين راه اگر دشمن را شكست دهيم پيروزيم و اگر به ظاهر شكست بخوريم و كشته شويم بازهم پيروزيم.»

شهیدحسن زمان زاده


 زندگینامه

   در يكي از روزهاي خوب زندگي در تاريخ 10/2 / 1340 ه . ش در روستاي همت آباد شهرستان طبس خداوند متعال نوزادي را به خانوادة متدين و زحمتكش عطا فرمود. نامش را به ميمنت نام كريم اهل بيت امام حسن مجتبي ( ع) « حسن » ناميدند . در دامان پاك مادر و در كنار پدري زحمتكش و با اخلاص دوران كودكي را پشت سر گذاشت در 7 سالگي براي كسب دانش راهي مدرسه شد تحصيلاتش را تا كلاس پنجم ابتدايي با علاقه و پشتكار پشت سر گذاشت اما از آنجا كه امكانات تحصيل برايش مهيا نبود متأسفانه نتوانست به تحصيل ادامه دهد و به ناچار براي امرار معاش به شغل شريف و با بركت كشاورزي و كارگري پرداخت در كارش بسيار مصمم و با اراده بود پر توان و با توكل بر خدا به كار و تلاش و زحمت ادامه مي داد در كارهاي پدر خالصانه او را ياور بود و در كارهاي خانه نيز دلسوز مادر و تا مي توانست او را كمك مي نمود. در محافل مذهبي و انقلابي حضوري فعال داشت و در راهپيمايي ها دوش به دوش امت حزب ا … شركت مي نمود مدتي از عمر گرانبهايش را در كميته انقلاب اسلامي به انجام وظيفه پرداخت با عشق و علاقة سرشاري كه به امام و اسلام داشت به فرمان رهبرش لبيك گفت و از طريق بسيج عازم جبهه شد در يگان لشكر ويژة شهدا با خصم دون به نبرد پرداخت و دوشادوش همرزمانش عاشقانه جنگيد چرا كه مي دانست او دعوت شده و بايد ادامه دهد تا به ديدار يار نايل آيد . سرانجام پس از چهار ماه حضور در ميدان نبرد در عمليات كربلاي 5 در منطقة شلمچه در تاريخ 10/11/1365 با اصابت تركش خمپاره دشمن به فيض رفيع شهادت نايل آمد و شهد شيرين شهادت را نوشيد روحش عاشقانه پرواز كرد و آرام گرفت كبوتري كه بي قرار پرواز بود تا در باغي كه با دستهاي باغبانش به ثمر رسانيده بود بر درخت ثمرة آرزوهايش بنشيند و اينك آرام نشسته و قرار گرفته بود . پيكر مطهرش ، پس از چند روز به شهرستان طبس انتقال يافت وبر دوش امت شهيد پرور شهرستان طبس مراسم معنوي و مذهبي تشييع و به خاك سپرده شد. گفتم كه: چرا دشمنت افكند به مرگ؟ گفتا كه: چو دوست بود خرسند به مرگ گفتم كه: وصيتي نداري؟ خنديد يعني كه: همين بس است؛ لبخند به مرگ 
 

  شهید حسن محمدیان

 زندگینامه

در سال ( 1346) در خانواده اي مذهبي در روستاي همت آباد پا به اين جهان فاني گذاشت. نام پدرش غلامحسين و نام مادرش خاور بود. در هفت سالگي راهي مدرسه شد و تحصيلاتش را تا پايان دوره ي ابتدايي ادامه داد. ولي نبود مدرسه راهنمايي در روستا ، باعث شد كه نتواند ادامه تحصيل دهد. و همدوش پدر به كشاورزي و دامداري پرداخت. در راهپيمائيها و مراسم مذهبي شركت فعال داشت. او براي دفاع از انقلاب بعنوان پاسدار افتخاري ، به عضويت سپاه در آمد. و به پاسداري از ارزشهاي انقلاب پرداخت. و پس از طي دوره هاي آموزشي به جبهه اعزام شد. و در تيپ 21 امام رضا در گردان كوثر رزمنده اي دلير بود كه مرغ روحش در 27 دي ماه سال 65 در عمليات كربلاي 5 در منطقة شلمچه بر اثر تركش به پرواز در آمد. و به ملكوت اعلي پيوست. ‹ روحش شاد › شهيدا بانگ« هل من ناصرت » موجي است آتشناك كه چون خون در عروق آفرينش ، بي امان جاري است فرازي از وصيت نامه آن عزيز سفر كرده به معراج « خدايا من خطي را انتخاب نمودم كه حسين ( ع) انتخاب نمود. و بسوي تو مي آيم و اين آواز را سر مي دهم . رضايم برضائك و تسليم لأمرك ، خدايا هر چه مي خواهي بر سر من بياوري ، بياور ، چون من راهم را انتخاب نمودم. از شما امت حزب ا مي خواهم پشتيبان و مدافع انقلاب اسلامي باقي بمانيد، تا به سعادت برسيد. »

 شهید محمد اکبرزاده                                                                        

زندگینامه
این بار به دیدار شهید ی دیگر و روستازاده ای پاک و باصفا می‌رویم، شهیدی که در سال 1344 با تولدش، فضای روستای همت آباد طبس را معطر کرد.
ارادت قلبی خانواده به پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (ص) باعث شد تا برای او نام محمد برگزینند. به راستی که نام محمد برایش زیبنده بود چرا که هم عاشق اهل بیت وهم صادق و با اخلاص بود.
وی خانواده ای مذهبی و مقید داشت به طوری که بنای زندگی‌شان همواره بر اعتقادات متکی بود. محمد در شش سالگی همراه با سایر هم کلاسی‌هایش به مدرسه رفت او علاقه زیادی به علم و تحصیل و مدرسه داشت و می‌خواست تا با فراگیری سواد، بنای زندگی‌اش را بر علم و دانش استوار گرداند. ولی مشکلات زندگی به شهید اجازه ادامه تحصیل را نداد و او فقط توانست تا سال سوم راهنمایی به مدرسه برود.
با آغاز انقلاب اسلامی و شروع جریانات سیاسی انقلاب، محمد روحی نا آرام و بی شکیب داشت و نمی‌توانست سکوت و گوشه گیری را تحمل کند. بنابراین در کلیه راهپیماییها و مراسم مذهبی و سیاسی شرکت می‌کرد و فعالانه حضور خود را اعلام می‌داشت. او به دفاع از اسلام و وطن علاقه زیادی داشت و همین علاقه او را به فراگیری علوم و فنون نظامی کشاند.
بعد از مدتی محمد به بیرجند رفت و در پادگان آموزشی، آموزش‌های رزمی را فرا گرفت و بعد از دو ماه به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید؛ و در مناطق عملیاتی مدتی به عنوان فرمانده دسته انجام وظیفه می‌کرد. او پاسداری حقیقی و پاکبازی صدیق بود که در جبهه و پشت جبهه لحظه ای از خدا و مردم غفلت نمی‌کرد.
شجاع و نترس بود همواره در امور جنگی پیش‌قدم و جلو دار ظاهر می‌گردید. در جبهه‌ها رشادت و دلیری‌های فراوانی از خود نشان داد و همین ایثار و فداکاریش بود که سرانجام پس از 3 مرتبه حضور در جبهه، جان خود را تقدیم انقلاب و میهن کرد و در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۳ بر اثر ترکش خمپاره دشمن به درجه رفیع شهادت نایل گردید پیکر مطهرش در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۲ بر دوش امت شهید پرور طبس تشییع و در جوار آستان مبارک حسین ابن موسی الکاظم (ع) به خاک سپرده شد.
یادش گرامی باد

گزیده ای از وصیت نامه شهید
«همانا همه ما شامل آیه انا الله و انا الیه راجعون هستیم. روزی به سوی خدا باز خواهیم گشت. یعنی بهتر است راه خویش را انتخاب کنیم چرا؟ چون ما خود را پیرو امام حسین (ع) می‌دانیم. باید رهرو امام حسین (ع) باشیم و آن گونه زندگی کنیم و حسین گونه هم به شهادت برسیم.».

 

شهید محمد حسین احمدی

زندگینامه

                                                                                                          
شاید هیچ‌کس تصور نمی‌کرد فرزندی که در سال 1335 در خانواده ای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود روزی از حماسه سازان دفاع مقدس و از شهدای راه حق و حقیقت خواهد شد آن روز خداوند محمدحسین را به پدر و مادری مهربان، دلسوز وبا صداقت به امانت گذاشت تا او را حسینی پرورش دهند و خون پاکش نهال انقلاب را آبیاری کند.
دوران کودکی را در روستای هادی آباد از توابع طبس در دامن پر از مهر مادر گذراند و در سن شش سالگی راهی مدرسه شد. دوران دبستان را در روستای همت آباد شروع و تا پنجم ابتدایی ادامه تحصیل داد وی به علت مشکلات اقتصادی که ارث خاندان منحوس پهلوی به کشاورزان و روستاییان با صفا بود ناچار شد تحصیل خود را رها و در کنار پدر به کار کشاورزی مشغول شود. در سال 54 به خدمت سربازی اعزام و مدت دو سال را در لشکر 77 خراسان سپری نمود. با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وی به عنوان منقضی خدمت 56 به جبهه های حق علیه باطل اعزام و مدت چهار ماه را در لشکر 77 خراسان در جبهه بر علیه کفار بعثی جنگید تا این که اواخر سال 59 به آغوش خانواده برگشت از آن جا که وظیفهٔ شرعی خود می‌دانست که باید به فرمان امامشان گوش فرا دهد لذا مجدداً دوباره برای حفظ اسلام و قرآن و کشور اسلامی به طور داوطلب عازم جبهه گردید و مدت سه ماه را بر علیه کفار و دشمنان اسلام جنگید تا این که دوباره به آغوش خانواده برگشت. از آنجا که سپاه ایشان را فردی لایق می‌دید پیشنهاد عضویت در سپاه را نمود که شهید بنا بر حسب وظیفه عضو سپاه گردید و مجدداً در سال 61 از سوی سپاه به جبهه اعزام و عاقبت در منطقه کامیاران بر اثر انفجار مین به تاریخ ۱۳۶۱/۷/۱۸ به درجه رفیع شهادت نایل گشت.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

گزیده ای از وصیت نامه شهید
ای مردم این را بدانید که مهم‌ترین عاملی که در پیروزی این انقلاب و ادامه آن نقش داشته و خواهد داشت مقام رهبری و ولایت فقیه است و ولایت فقیه همان رسالت انبیاء و امامان معصوم (ع) را بر دوش دارد و ما باید سعی کنیم در تمام اعمالمان تسلیم دستورات امام باشیم چرا که اگر غیر از این باشد و تسلیم امام نباشیم هم خودمان به کمال نخواهیم رسید و هم این که انقلاب را به خوبی نمی‌توانیم درک کنیم. چون اولین مرحله برای رشد کمال تسلیم در برابر خدا و رسول و امامان معصوم (ع) و امروز در برابر ولایت فقیه است و از طرف دیگر از آنجا که امام یک نعمت است که خداوند به امت اسلام عطا کرده است باید شکر این نعمت را به جا آوریم و تابع دستورات ایشان باشیم و اگر خدای نکرده از این امر سرپیچی کنیم به عذاب الهی دچار خواهیم شد.

 شهید علی باقری                                                                       

 

زندگینامه

اسلام دین توسری‌خورها نیست دین قدرت است، و اسلام یگانه دینی است که پیروان خود را به کسب قدرت و ایجاد نیروی مثبت گوناگون دعوت می‌کند.

رسول خدا (ص) صریحاً می‌فرمایند: خیرها و همه سودهای انسانی این عزت‌ها در زیر سایه شمشیر است. شمشیر یعنی قدرت یعنی مجاهده و یعنی روح نظامگیری و بالاخره شهادت؛ و اگر تمام خیرات و سودهای مثبت را از یک ملت گرفتند تمام عزت‌ها را گرفته‌اند.

شهید علی باقری فرزند محمّد در سال 1347 در روستای شیر آباد از توابع شهرستان طبس متولّد شد، تحصیلاتش را تا پایه اول راهنمایی ادامه داد.

به علّت عدم امکانات آموزشی روستا و کمک به اقتصاد خانواده ترک تحصیل نمود و به کار بنایی مشغول شد. همزمان با اوج گیری مبارزات ملّت ایران علیه رژیم شاهنشاهی، در کلّیهٔ مراسم و فعالیت‌های سیاسی، همدوش دوستان و امّت حزب الله شرکت می‌نمود؛ و هیچ ترس و واهمه ای به دل راه نمی‌داد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی به صورت پاسدار افتخاری به عضویّت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.

چیزی نگذشت که پس از طی دوره های آموزشی از طریق سپاه به جبهه اعزام شد و در لشکر پنج نصر خراسان، گردان عبدالله به رزم و پیکار دلاورانه ادامه داد و در تاریخ ۱۳۶۵/۸/۷ در سن هجده سالگی در عملیات کربلای چهار در جزیرهٔ مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پیکر پاکش در تاریخ ۱۳۶۵/۸/۱۸ پس از تشیع در گلزار شهدای امام زاده حسین بن موسی الکاظم (ع) طبس به خاک سپردند. چه خوش گفت پیرمراد شهیدان امام خمینی (ره): «بگزارید این دردمنشان که جز به «من» و «ما» های خود نمی‌اندیشند. عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برسانند.».

 ‹ یادش گرامی باد›

خوشا آنان که دائم با خدایند              به دریای شهادت ناخدایند
خوشا آنان که با خلق شهیدان              به دشت خون و سنگر هم صدایند



شنبه 1 فروردين 1398برچسب:, :: 9:31 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

موقعيت جغرافيايي و سياسي روستاي شيرآباد

روستاي شيرآباد ، در دهستان گلشن از بخش مرکزي شهرستان طبس و در فاصله ي 5 کيلومتري غرب شهرستان طبس قرار دارد ، طول جغرافيايي 36/33 و عرض جغرافيايي 55/56 و ارتفاع آن از سطح دريا 711 متر مي باشد .

پيشينه تاريخي روستا :

سابقه تاريخي روستاي شيرآباد به بعداز زلزله ويرانگر سال 1357 طبس باز مي گردد . با توجه به تخريب هسته قديمي اين روستا توسط زلزله ، روستاي فعلي در نزديک هسته قديمي و در مجاورت شبکه ارتباطي شيرآباد به شهر طبس شکل گرفته است .لذا روستا داراي بافت جديد و منظم مي باشد . وجود آب و زمين هاي مناسب کشاورزي به گونه اي که روستا از سه طرف به اراضي زراعي محدود و تنها از سوي محور ارتباطي طبس قابليت گسترش دارد . علت وجودي روستا در بدو پيدايش آن بود .

تعداد جمعيت :

در حال حاضر روستا داراي 281نفر جمعيت و 85خانوار مي باشد . تعداد مردان روستا 132نفر و تعداد زنان 149نفر مي باشد .

ساختار سنتي : 5/21 درصد جمعيت در گروه سني 14- 0 ( جمعيت غيرفعال ) . 1/67 درصد در گروه سني 64 - 15 سال

( جمعيت فعال ) و 4/11 درصد در گروه سني 65 سال و بيشتر ( جمعيت غيرفعال ) مي باشند .

مرگ و ميروزادو ولد : ميزان نرخ مرگ و مير روستا در سال 1385 معادل 5/2 در هزار و ميزان زاد و ولد 25 در هزار بوده است .

جمعيت شاغل و بيکار :

از مجموع جمعيت فعال روستا 106 نفر شامل ( 79 مرد و 27 زن ) شاغل هستند . به عبارت ديگر ميزان اشتغال در روستا 9/45 درصد مي باشد .تعداد بيکاران روستا 18 نفر و ميزان بيکاري 8/7 درصد جمعيت فعال مي باشد . که در اين رابطه سهم زنان 45 درصد و سهم مردان 55 درصد مي باشد .گروه خانه دار و محصل 107 نفر از جمعيت فعال را در بر مي گيرد .

   

ميزان و سطح سواد :

از کل جمعيت روستا 37 نفر زير 6 سال و 307 نفر ديگر 6 ساله و بيشترند .به عبارتي 37 نفر بي سواد و 273 نفر باسوادند . ميزان با سوادي در زنان از مجموع 149نفر زن و 132نفر مرد 6 سال و بيشتر 128 زن و 125 نفر مرد باسوادند . 4 درصد جمعيت با سواد روستا سواد آموز نهضت سوادآموزي و 7/52 درصد در مقطع ابتدايي و 1/20 درصد راهنمايي 7/18 درصد داراي ديپلم و 4/4 درصد داراي سواد بالاتر از ديپلم هستند .

 

خاک و قابليت اراضي :

درسيستم طبقه بندي فائو  ، تيپ اراضي روستاي طبس از نوع (دشت سيلابي ) و خاک آن از نوع  ((خاک هايي بسيار عميق با بافت متوسط و محدوديت کم تا متوسط شوري )) مي باشد قابليت اراضي داراي قابليت کم براي چراگاه و زراعت آبي است

 

شرايط اقليمي :

1-   درجه حرارت : براساس اطلاعات ايستگاه هواشناسي طبس ميانگين درجه حرارت سالانه هواد در دوره مورد بررسي 5/22 درجه سانتي گراد مي باشد که حداقل و حداکثر مطلق درجه حرارت در همين دوره به ترتيب  2/5 4/49 درجه سانتيگراد مي باشد .

2-   بارش : رژيم بارش ، در ايستگاه طبس زمستانه است  و متوسط بارش ساليانه اين ايستگاه در دوره 15 ساله 85 1372 معادل 4/91 ميلي متر مي باشد به لحاظ توزيع فصلي 5/58 در صد بارش در زمستان صورت مي گيرد .

3-   باد : روستا در اغلب ماههاي سال تحت فشار بادهاي سريع با سرعت 25-10 متر در ثانيه قراردارد البته طي ماههاي اسفند تا خرداد سرعت باد به حداکثر خود مي رسد (25- 20 متر در ثانيه ) جهت باد غالب روستا ، شمال و شمالغربي است

4-   رطوبت : از نظر رطوبت هوا تنها يک ماه از سال آن هم نيمه آذر تا نيمه دي ماه روستا مرطوب و در بقيه سال دوران خشکي روستا به حساب مي آيد .

 

نوع اقليم : باتوجه به مقادير مربوط به دما ، بارش ، باد و رطوبت طي ساليان اخير آب و هواي روستاي شير آباد گرم و خشک و اقليم روستا از نوع خشک و سرد مي باشد .

 

آب آشاميدني :

يکي از راههاي رسيدن به آب درگذشته کاريز و چاه بوده است و اين آب به مصارف مختلف انسان ، زراعت و .... مي رسيد ه اما به مرور زمان سيسم لوله کشي جايگزين شد به ويژه درخصوص مراکز روستايي که به شهر طبس نزديک اند .

در حال حاضر روستاي شير آباد از سيستم آب لوله کشي برخوردار و آب آن از آب کوثر تأمين مي شود مردم از کيفيت و کميت آن راضي هستند و آب به صورت 24 ساعته و با فشار مناسب در اختيار اهالي قرار دارد .

آب کشاورزي 

روستاي شيرآباد جزئي از دشت طبس و به صورت حوزه بسته اي ما بين کوير مرکزي و کوير نمک قرار دارد برداشت آب کشاورزي توسط چاه ، قنات و چشمه با زهکشي ، تبخير و جريان خروجي صورت مي گيرد . که با توجه به کمي بارش و خشکسالي هاي پي در پي در حال حاضر تمام قنوات روستا خشک شده اند .

 

ويژگي ها و تفاوت هاي اجتماعي :

شغل عمده 85سرپرست خانوار روستا ، کشاورزي ، دامداري  و در بخش خدمات کارگري مي باشد .

بخش عمده سرپرست خانوار داراي تحصيلات در مقطع ابتدايي و بي سواد هستند لذا خانواده ها از نظر اقتصادي و اجتماعي تقريباً مشابه يکديگرند .

ويژگي هاي مربوط به کالبد روستا نظير اندازه وسعت بسيار کوچک روستا و همگوني جغرافيايي محيط طبيعي آن و ... نتوانسته به ايجاد تفاوت هاي اجتماعي و تعدد محلات و برتري يکي بر ديگري در روستا بيانجامد .

فرهنگی:

از قدیم الایام مردم شیرآباد ولایتمدار و شهید پرور و شیعه دوازده امامی هستند و دارای فرهنگی غنی         می باشند. این روستا دارای 65 رزمنده و17 جانباز و 10شهید می باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این روستا دارای روحانی بوده و اقدام به اقامه نماز جماعت و پاسداشت مراسمات ملی و مذهبی-اعیاد و وفیات          می نموده اند و از سال 85تاکنون روحانی مستقر از طرف اداره تبلیغات اسلامی منصوب شده است.

 

بررسي هاي اقتصادي :

 



پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب:, :: 5:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



سه شنبه 11 شهريور 1393برچسب:, :: 4:12 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص): قصد داشتیم پهپاد اسرائیلی را سالم به زمین بنشانیم/43دقیقه آن را رهگیری کردیم

قدس آنلاین:امیرسرتیپ اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء(ص) در گفتگویی به جزئیات بیشتر از انهدام پهپاد جاسوسی اسرائیل اشاره کرده است

به گزارش قدس آنلاین وی در پاسخ به سوال روزنامه جمهوری درباره پهپاد اسرائیلی گفت: قصد داشتیم این پهپاد اسرائیلی را سالم به زمین بنشانیم، این پهپاد جاسوسی در ارتفاع 3700 متری معادل 12 هزار و 500 پا فقط با شلیک یک موشک از سامانه پدافندی کشور منهدم شد.کشف و شناسایی این پهپاد جاسوسی و پنهانکار چندین مرحله عظیم را طی کرد. پهپاد اسرائیلی "هرمس" هم ارتفاع هواپیماهای مسافربری بود که در همان لحظه در جوار آن در حال عبور بودند، ما اجازه دادیم تا این پهپاد به داخل بیاید و 43دقیقه آن را رهگیری کردیم. چون نمی‌خواستیم اتفاق ناگواری برای پروازهای کشوریمان بیفتد. هم کشف این پرنده به خوبی صورت گرفت وهم دستور انهدام آن به موقع صادر شد. مهم‌تر از همه اینکه، این پهپاد جاسوسی ظرف کمتر از دو دقیقه قبل از ورود به منطقه هسته‌ای منهدم گردید. 
علت اینکه چرا این پهپاد جاسوسی تا نقطه انهدام به پرواز خود ادامه داد، این بود که قصد داشتیم در ابتدا آن را به سلامت به زمین بنشانیم چرا که دستور پدافند به سلامت نشاندن اینگونه پهپادها است. قصد ما این بود که پهپاد جاسوسی رژیم صهیونیستی را همچون "آرکیو170" سالم به زمین بنشانیم، از این رو مدت 41 دقیقه در حال رهگیری و رصد آن بودیم و در همان زمان و موقعیت خاص که مدنظر بود آن را با شلیک یک موشک منهدم کردیم. در طول مدتی که ما این پهپاد را رهگیری کرده بودیم، خود آن متوجه نشده بود، والا شاید تصمیم به فرار می‌گرفت و یا خودش را منفجر می‌کرد. اما یگان پدافند هوایی مستقر در نطنز که نزدیک‌تر بود، توانست در یک اقدام بدون نقص و بدون اینکه مشکلی برای دیگر پروازها بوجود بیاید، آن را منهدم کند. 
وی در ادامه به رادار "شهاب " اشاره کردو اظهار کرد:این رادار در نوع خود و در خاورمیانه یک رادار کم نظیر است؛با همین رادار است که خیلی از پهپادهای دشمن شناسایی می‌شود. ما معتقدیم بومی کردن سیستم دفاعی یک اصل و یکی از واجبات دفاعی است. اگر قرار است در خط مقدم دفاع باشیم بایدسلاحی داشته باشیم که بومی باشد، هم متناسب با تهدیدات باشد و هم اینکه نفر بومی ما آنرا هدایت بکند.طبیعتا وقتی نیروی ما با دانش و ادبیات بومی روی یک سیستم بومی کار بکند، ما نسبت به یک تهدید چندین قدم جلو هستیم، زیرا دشمن در یک صحنه ابهام آمیز و مه‌آلود به ما حمله خواهد کرد.شما می‌بینید که پیشرفته‌ترین تکنولوژی رژیم جعلی و پیشرفته‌ترین سیستم پنهانکار آمریکا درنقاطی شکار می‌شود که حتی خودشان حدس نمی‌زنند.



دو شنبه 10 شهريور 1393برچسب:, :: 10:30 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

نامه سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس به وزیر دفاع آمریکا

سازمان ادارای پنتاگون از ۷ لایه حفاظتی تشکیل شده است که از این میان ۴ لایه به طور خاص مربوط به کنترل ارتباطات با شخص وزیر دفاع یا رییس پنتاگون میباشد. کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های امنیتی ، اطلاعاتی و حفاطتی عبور کرده و مستقیم ، روی میز کار وزیر دفاع یعنی لئون پانتا قرار میگیرد.

ظاهر ساده نامه که هیچ آرمی از سازمان های مرتبط با پنتاگون در آن به چشم نمیخورد توجه وزیر را جلب کرده و وی آن را از روی میز برمیدارد … با باز کردن نامه و خواندن آن عرق سردی بر چهره پانتا مینشیند !
مهم نیست مطلبم قدمیه مهم اینه چشم دشمانو رو میکنه...
یک نامه با سربرگ رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران … نامه حاوی عبارتی بود که قطعا برای رییس پنتاگون با آن عظمت حفاظتی باورکردنی نبود !
: ” اگر لازم باشد از این هم نزدیک تر خواهیم شد ”

امضا : قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران



جمعه 17 مرداد 1393برچسب:, :: 4:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت (ع) ـ ابنا ـ فرمانده کل سپاه قدس انقلاب اسلامی ایران با انتشار پیامی درباره حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه تأکید کرد، خلع سلاح مقاومت تصوری باطل است که هیچ‌گاه محقق نخواهد شد.

متن کامل پیام سردار قاسم سلیمانی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ألا تقاتلون قوما نکثوا أیمانهم وهموا بإخراج الرسول وهم بدؤوکم أول مرة أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین. (التوبه ۱۳)

دوستان عزیز فلسطینی در تمام فلسطین، در غزه و در پایداری و مقاومت! سلام، درود و رحمت پروردگار بر شما باد.

ای آنان که در این لحظات پرشکوه از تاریخ امت اسلامی و تاریخ انسانیت، بالا‌ترین الگوی دلاورمردی و مقابله با تجاوزات دشمن علیه ملت قهرمان غزه را خلق کرده‌اید.‌ای آنان که به دشمن اشغالگر و تمامی حامیان و همدستان دور و نزدیکش که البته تعدادشان کم هم نیست، درس پایداری و مقاومت در راه حق و عزت را فهماندید. فلسطین قلب تپنده‌ای است که خون و حیات را در شریان بشریت گسیل می‌دارد تا بشریت در هر لحظه حیات و زندگی جدیدی را تجربه کند. این فلسطین است که به جهان پویایی می‌دهد و با خون فرزندان و کودکان مظلوم خویش درخت آزادی و آزادگی را آبیاری می‌کند. این فلسطین است که وجدان‌ها و ملت‌ها را از خواب عمیق غفلت بیدار می‌نماید.

فلسطین در این زمان حد فاصل حق و باطل، جور و عدالت و ظالم و مظلوم است.

فلسطین آتشفشانی الهی است که تنها با بیرون راندن اشغالگران غاصب، خاموش می‌شود.

سلام خداوند و رحمتش بر زنان و مردان پایداری که با صلابت خود باعث سرافرازی انسانیت و اعتلای پرچم اسلام شدند.

رحمت خدا بر شهدا، شهدای فلسطین و مقاومت،

سلام به رهبران مقاومت که نام خود را با قلم شرف در تاریخ فلسطین حک کردند؛ رهبرانی که هیچ گونه چانه‌زنی در مورد حقوق خود را نمی‌پذیرند و هرگز در برابر فشار‌ها و دسیسه‌ها سر تسلیم فرود نمی‌آورند.

سلام من به برادران عزیز، رهبران سیاسی حماس، جهاد اسلامی و تمامی گروه‌های مقاومت،

سلام و درود من به فرماندهان و مبارزان گردان‌های قسام، گروهان‌های قدس، گردان‌های ابوعلی مصطفی، گردان‌های شهدای الاقصی، تیپ‌های ناصر صلاح الدین و تمامی مجاهدان و جنبش‌های مقاومت موجود در این سرزمین

صحنه‌های دردناکی که در فلسطین شاهد هستیم، قلب ما را به درد می‌آورد و سینه را آکنده از غم می‌کند؛ غمی که در درون خود یک خشم عمیق را نهفته دارد، خشمی که در وقت مناسب آن را بر سر صهیونیست‌های مجرم خواهیم ریخت.

لعنت خدا بر کسانی که به شما ظلم کرده و می‌کنند.

لعنت خدا بر هر ظالمی باد که از این رژیم جنایتکار دفاع و حمایت کرده و می‌کند؛ به ویژه آمریکا که رأس ظلم و ستم در جهان است.

لعنت خدا بر تمامی کسانی که راه امدادرسانی و کمک به شما را می‌بندند و در جنایات صهیونیست‌ها مشارکت می‌کنند.

لعنت خدا بر هر کسی که اندوه و مرارت شما را می‌بیند و با سکوت بزدلانه خود، به صهیونیست‌ها اجازه کشتار ملت مظلومتان را می‌دهد. همه جهان باید بداند که خلع سلاح مقاومت یک تصور باطل، یک توهم دست‌نیافتنی و یک خواب آشفته است که هرگز جامه تحقق نخواهد پوشید. خلع سلاح مقاومت رویایی گزاف است که دفن خواهد شد.

ما در محضر خداوند عز و جل با شهدا عهد می‌بندیم که راه‌شان را ادامه دهیم و در این راه «لن نبدل تبدیلا»

ه‌مان طور که پیش از این به وظیفه دینی خود در قبال حمایت از مقاومت جامه عمل پوشاندیم، ادای این وظیفه را ادامه می‌دهیم و بر یاری مقاومت و همراهی‌اش تا لحظه پیروزی پافشاری می‌کنیم تا اینکه مقاومت زمین، هوا و دریا به جهنمی برای صهیونیست‌ها مبدل نماید. قاتلان و مزدوران باید بدانند که ما لحظه‌ای از حمایت مقاومت و پشتیبانی از ملت فلسطین دست نخواهیم کشید و در این مسیر ذره‌ای تردید نداریم.

به همگان می‌گوییم که ما عاشق شهادت هستیم. شهادت در راه فلسطین و شهادت به خاطر قدس نه تنها آرزویی است که هر مسلمان شرافتمندی آرزوی آن را دارد؛ بلکه انسان‌های آزادیخواه نیز به انجام چنین کاری افتخار می‌کنند.

در این لحظه مهم از تاریخ امت اسلام، به تمامی برادران مسلمان می‌گوییم و به آن‌ها سفارش می‌کنیم به جای جنگ با یکدیگر که تنها دشمن را خوشحال می‌کند و باعث از بین رفتن انرژیشان می‌گردد سلاح خود را، خون خود را، عزت خود را به خاطر دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است، به کار گیرند. وحدت به خاطر فلسطین باعث رعب و وحشت دشمنان می‌گردد و جهان را برای اشغالگران فلسطین نا‌امن می‌کند.

عزت، سربلندی، پیروزی و توفیق الهی را برای تک تک مجاهدان، مبارزان، زنان و مردان شجاع و غیر تمند و پایدار در فلسطین عزیز آرزومندم.

واقتلوهم من حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم (البقره ۱۹۱)

قاتلوهم یعذبهم الله بأیدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مؤمنین (التوبه ۱۴)»

برگرفته از سایت:خبرگزاری اهل بیت(ع) ابنا



چهار شنبه 8 مرداد 1393برچسب:, :: 9:57 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه
نام شهرمسافت (کیلومتر)مسیر روی نقشه
اراک 915 نمایش مسیر
اردبیل 1534 نمایش مسیر
ارومیه 1712 نمایش مسیر
اصفهان 700 نمایش مسیر
اهواز 1108 نمایش مسیر
ایلام 1441 نمایش مسیر
بجنورد 815 نمایش مسیر
بندر عباس 1259 نمایش مسیر
بوشهر 1151 نمایش مسیر
بیرجند 371 نمایش مسیر
تبریز 1556 نمایش مسیر
تهران 948 نمایش مسیر
خرم آباد 1400 نمایش مسیر
رشت 1268 نمایش مسیر
زاهدان 755 نمایش مسیر
زنجان 1265 نمایش مسیر
ساری 802 نمایش مسیر
سمنان 649 نمایش مسیر
سنندج 1258 نمایش مسیر
شهرکرد 757 نمایش مسیر
شیراز 863 نمایش مسیر
قزوین 1089 نمایش مسیر
قم 804 نمایش مسیر
کرج 985 نمایش مسیر
کرمان 729 نمایش مسیر
کرمانشاه 1273 نمایش مسیر
گرگان 826 نمایش مسیر
مشهد 556 نمایش مسیر
همدان 1089 نمایش مسیر
یاسوج 803 نمایش مسیر
یزد 369 نمایش مسیر
توجه : کلیه مسافتها تقریبی میباشند

برگرفته از سایت http://www.behrah.com



سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 7:11 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

نماز عید سعید فطر با حضور باشکوه بیش از 20000 نفر میهمان ضیافت الهی در صبح روز سه شنبه مورخ 93/5/7 به امامت حضرت حجت الاسلام و المسلمین مهاجریان امام جمعه طبس در آستان مبارک حضرت حسین بن موسی الکاظم(ع) برگزار شد.

a1

a3

a4

a5

a6

a9

a10

a11

a18

a19

a21

a22

a23

a24

a25

a26

a27

a28

a32

a33

a34

 

 

 

 

 

 برگرفته از سایت آستان مبارک حضرت حسین بن موسی الکاظم(ع)و سایت اطلاع رسانی طبس گلشن

 



سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 4:56 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:, :: 7:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه


کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

کودکان غزه (16+)

عکس/لحظاتی با روزگار کودکان غزه(16+)

۱۳۹۳/۰۴/۳۰ - ۱۶:۵۵ - کد خبر: 116124
عکس/لحظاتی با روزگار کودکان غزه(16+)

سلامت نیوز: حمله ارتش اسرائیل به محله شجاعیه شهر غزه در روز یکشنبه بیش از 60 کشته برجای گذاشت که شماری از آنها کودک بودند.

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

کشتارکودکان در غزه

 

 


سلامت نیوز: ع


پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:, :: 7:27 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

رفتیـد...رفتیـد...رفتیـد

تـا نبینیـد عفـت فروشـی ها را...

تـا نبینیـد غیـرت های بـر بـاد رفتـه را...

رفتیـد...بـا هـزار امیـد و آرزو...

بـه امیـد آنکـه خونتـان را گرامـی مـی دارنـد...

بـه امیـد آنکـه راهتـان را ادامـه می دهنـد...

افسوس...افسوس..افسـوس...

که نه حرمت خونتـــان را نگاه داشتند...

نه یادی از شما زنده ماند....

بـاز گـردیـــد...



پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:, :: 7:16 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

به گزارش یزدفردا سه شنبه سی‌ویکم تیرماه بوده که طبس با ۴۸ درجه گرمترین شهر جهان و ولینگتون با ۵ درجه سردترین شهر جهان و تهران در کانال ۴۰درجه باقی‌ می‌ماند.

سه شنبه مانند سال گذشته در روز مشابه، شهر طبس با ۴۸ درجه گرمترین شهر جهان و شهر ولینگتون با ۵ درجه سردترین شهر جهان است و در حالیکه تهران بین ۴۰ و۲۷درجه باقی ماند و مکه مکرمه بین ۴۲ و ۲۸ درجه در نوسان بود.

رم بین ۲۵ و۱۷ درجه، لندن بین ۲۴ و۱۶ درجه و توکیو بین ۲۸ و۲۴ درجه در نوسان بود.

 



پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:, :: 6:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

 

۱۶ مرداد ۱۳۹۰، در دیدار مسئولان

کمتر کشورى در دنیا وجود دارد که اعتمادى را که مردم ایران نسبت به نظام جمهورى اسلامى دارند، نسبت به نظام حکومتى خود داشته باشند. دلیل این اعتماد هم همین پدیده‌هاى روشنى است که جلوى چشم همه است. باز یک عده‌اى اینها را نمى‌بینند، هى دم از بى‌اعتمادى مردم می‌زنند؛ نخیر، مردم به نظام اعتماد دارند.

یک دلیل، همین انتخابات دو سال قبل است که بیش از هشتاد درصد از مردمى که حق رأى داشتند و قادر به رأى دادن بودند، در انتخابات شرکت کردند. کجاى دنیا چنین چیزى هست؟

یک نمونه، همین دو راهپیمایى‌اى است که ما هر سال داریم؛ راهپیمایى بیست و دو بهمن و راهپیمایى روز قدس. این راهپیمایى‌ها مربوط به نظام است؛ مربوط به هیچ دولتى، مربوط به هیچ جریان خاصى نیست؛ مال نظام است. شما ببینید مردم در این حرکت عظیم چه می‌کنند؛ در سرماى بیست و دوى بهمن، در ماه رمضان با دهان روزه؛ چه اوقاتى که هوا سرد بود، چه حالا که هوا گرم است.

ان‌شاءالله خواهید دید روز قدس باز مردم چه عظمتى را از خودشان نشان می‌دهند. این نشان دهنده علاقمندى و دلبستگى مردم به نظام است.

۱۴ خرداد ۱۳۸۹

آنچه که در قضیه فلسطین در این سال اخیر یا ماه‌هاى اخیر بالخصوص بیشتر مورد توجه است، یکى مسئله یهودى‌سازى فلسطین است. سیاست رژیم صهیونیستى این است که بتدریج آثار اسلامى را بکلى از منطقه فلسطین و ساحل غربى رود اردن – که خود آنها تصدیق دارند که این منطقه، منطقه اشغالى است؛ و دنیا این را قبول دارد و این همه قطعنامه سازمان ملل پشت سرش هست – حذف کند و این منطقه را یهودى‌سازى کند.

شهرک‌سازى‌هاى غیر قانونى و ظالمانه، ویران کردن خانه‌هاى مردم، دستکارى در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودى‌سازى، براى این است که ریشه اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. این یک نقطه است، که بسیار مهم است و دنیاى اسلام باید در مقابل این مسئله با همه وجود بایستد و مانع این جنایت بزرگ بشود.

۱۹ شهریور ۱۳۸۹، خطبه دوم نماز عید سعید فطر

اولین مطلبى که در خطبه دوم عرض می‌کنم، تشکر از ملت عظیم‌الشأن ایران به مناسبت حرکت پرشکوه روز قدس است. ملت ایران نشاط خود را، روحیه خود را، عزم و اراده خود را، موقع‌شناسى خود را در این اجتماع عظیم نشان دادند. سى و یک سال از روزى که امام بزرگوار ما این روز را اعلام کرده‌اند می‌گذرد، توقع دشمنان این بود که روزبه‌روز کمرنگ‌تر شود و به فراموشى برسد. خدا را شکر که روزبه‌روز این انگیزه، این شعله فروزان در دل مردم و در عمل مردم برجسته‌تر شد.

امسال در کشورهاى گوناگون: در آسیا، در خاورمیانه، در آفریقا، در آمریکا، در اروپا، مسلمانها در نقاط مختلف عالم این روز را گرامى داشتند و ملت بزرگ ایران، محور اصلى این حرکت عظیمِ امت اسلامى، این روز را با شکوه تمام برگزار کرد و نشان داد که در شرایطى که اقتضائات بین‌المللى وجود دارد، وظایف خود را گرمتر و گیراتر، پرانگیزه‌تر و پرشورتر انجام می‌ دهد.

ایشان ادامه دادند: رژیم صهیونیستى قساوت خود را به اعلى درجه رساند. از اطراف و اکناف عالم هر چه صداى حمایت بلند شد، بى‌اعتنائى کرد، جنایت کرد. ملت مسلمان ایران در این شرایط، روز قدس را از همه سال گرمتر و گرامى‌تر داشتند. تلاشهاى مغرضانه آمریکا و غرب بر علیه جمهورى اسلامى، ملت ما را پرانگیزه‌تر کرد. در این قضیه‌اى که براى استکبار جهانى و سلطه‌گران جهانى، مسئله فلسطین یک مسئله‌اى است که می‌خواهند آن را به هر نحوى که ممکن است به انزوا بکشانند، ملت ایران این را در متن آورد. آفرین بر این ملت بزرگ.

۱۹ شهریور ۱۳۸۹، در دیدار با مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی

ملت عزیز ما خوشبختانه یک الگوست در این جهت؛ یک نمونه است. ملت ما بیدار است؛ ملت ما متحد است؛ ملت ما مسائل جهانى را با علاقه و دلسوزى دنبال می کند؛ به مسائل دنیاى اسلام مى‌پردازد؛ درباره آنها موضع می گیرد، که یک نمونه از آن، همین راهپیمائى عظیم روز قدس است که در سرتاسر کشور – در همه شهرها، در بسیارى از روستاها حتى – مردم اجتماع کردند، راه افتادند، شعار دادند به نفع برادران مسلمانشان که هرگز آنها را نه دیده‌اند و نه از نزدیک مى‌شناسند؛ لکن مسئله آنها را مسئله خودشان به حساب مى‌آورند.

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸، در دیدار مردم بیجار

حضور مردم در صحنه‏ها توانست دشمن را مأیوس کند. اگر مردم در این سى سال در انتخابات شرکت نمی‌کردند، در راهپیمایى‏هاى بیست و دو بهمن و روز قدس شرکت نمی‌کردند، در مراسم گوناگون، حضور خودشان و این حجم عظیم ملت ایران را به رخ دشمن نمی‌کشیدند، مسلماً هیبت ملت ایران، آنچنان که امروز هست، نمی‌بود. این حضور را حفظ کنید.

۲ مهر ۱۳۸۸، در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

یکى از خطوط کارى اصلى دشمن، همین مسئله تفرقه است که شما آقایان بر روى او بحق تکیه کردید، در گزارش هم بیان فرمودند، در بیانیه پایانى خبرگان هم به این مسئله اتحاد توجه شده؛ بسیار مسئله مهمى است.

مسئله اتحاد ملت و کارى که براى ایجاد تفرقه دارد انجام می‌گیرد، بسیار مسئله مهمى است. ما نشانه‌‌هاى وحدت عمومى مردم را داریم مى‌‌بینیم. شما نماز جمعه‌‌ها را در ماه رمضان دیدید، روز قدس را دیدید، نمازهاى عید فطر را دیدید؛ چه عظمتى! انسان وقتى نگاه می‌کند – نه فقط در تهران، در مشهد، در اصفهان، در کرمان، در تبریز، در مناطق مختلف – منظره، منظره‌‌هاى بى‌‌نظیرى است؛ اصلاً شاید در طول تاریخ اسلام، هرگز نماز عید فطر با این عظمت، با این شُکوه‌‌هاى عجیب – در نقاط مختلف یک کشور، نه فقط در یک شهر – دیده نشده!

ما امروز اینها را داریم؛ اینها همه نشانه وحدت است؛ نشانه همدلى مردم است؛ نشانه این است که یک مرکز مشترکى وجود دارد که مردم على‌‌رغم اختلافات جزئى و فرعى‌‌اى که با هم دارند، در گرایش به این اصل، متفق‌‌اند؛ دلشان متوجه این مرکز است؛ که این مرکز هم دین است، اصول اسلامى است، ارزشهاى والاست، دین خداست.

۲۲ آذر ۱۳۸۸، در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون

 

آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار می‌کند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرى‌اى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه می‌شود. چرا متنبه نمی‌شوند؟ وقتى شنفتند که از اصلى‌ترین شعار جمهورى اسلامی – «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» – اسلامش حذف می‌شود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط می‌روند، اشتباه می‌کنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مى‌بینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده می‌شود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم.

 

۳۰ شهریور ۱۳۸۵، در خطبه های نماز جمعه

چون روز قدس نزدیک است، درباره روز قدس و مسئله فلسطین، مختصرى عرض می‌کنم و مطالبِ به زبان عربى هم خطاب به برادران عرب آماده شده است که آنها را هم عرض خواهیم کرد.

در ادامه این خطبه ها آمده است: فشار بر فلسطینیان مظلوم در همه جا هست – و دم بر نمى‌آورند، دفاع هم می‌کنند، از صهیونیستها حمایت هم می‌کنند. دنیاى اسلام در مقابل این حادثه تلخ بایستى حرف خودش را بزند، نظر خودش را نشان بدهد، جایگاه خودش را مشخص کند و روز قدس، روز مناسبى براى این کار است.

رحمت و رضوان خدا بر امام بزرگوار ما که این روز را به عنوان روز دفاع از ملت فلسطین معین کردند. ان شاءاللَّه روز قدس همه  مردم ما و امیدواریم بخش عظیمى از مردم کشورهاى اسلامى از این فرصت استفاده کنند و حق مردم فلسطین را ادا کنند و ان‌شاءاللَّه دولتهاى مسلمان هم به وظیفه بزرگ خودشان که کمک به دولت حماس در فلسطین و کمک به ملت فلسطین است، عمل کنند.

۱۰ مهر ۱۳۸۷، خطبه اول نماز عید سعید فطر

روز عید فطر تجسم و نمایش انسجام حقیقى و قلبى ملت است؛ وحدت ملت، اعتصام دسته جمعى به حبل‌اللَّه، از چیزهایى است که بسیار باارزش است. این را بایستى به عنوان یک درس رمضانى براى خودمان حفظ کنیم که این هم محصول همان معانى معنوى ماه رمضان است. بخصوص که ماه رمضان ما مسلمانها – بخصوص ما ملت ایران به برکت امام بزرگوارمان – شامل روز قدس است که روز قدس یکى از آن جلوه‌هاى حقیقى اتحاد و انسجام دنیاى اسلام است.

و امسال روز قدس، راهپیمایى عظیم ملت ایران، چشمهاى ملتهاى مسلمان را از اکناف عالم به خود متوجه کرد. ملت ایران یکصدا فریاد زدند و از ملت مظلوم فلسطین حمایت کردند. و من لازم می‌دانم از ملت ایران عزیزمان، از آحاد مردم به خاطر این حرکت عظیمى که در روز قدس امسال انجام دادند، تشکر کنم.

مقام معظم رهبری در خطبه دوم همان نماز فرمودند: یک مطلب درباره روز قدسِ امسال است که این حرکت عظیم در دنیاى اسلام روز به روز جا افتاده‌تر شده است و گسترش بیشترى پیدا کرده است. امسال دنیاى اسلام شاهد تظاهرات بخشهایی از اغلب ملتهاى مسلمان بود؛ از شرق دنیاى اسلام یعنى از اندونزى، تا غرب دنیاى اسلام یعنى آفریقا و نیجریه. در کشورهاى مسلمان هرجا به آحاد مردم اجازه داده شد که بتوانند نیت و اراده خود را در روز قدس نشان دهند، مجموعه‌هایى از مردم آمدند و نشان دادند که نسبت به مسئله قدس چه احساساتى دارند. حتى مسلمانانى که در اروپا زندگى می‌کردند، اقلیتهایى که زیر فشارهاى عصبیت دولتها و مؤسسات اروپایى قرار دارند، آنها هم روز قدس را گرامى داشتند.

۲۳ شهریور ۱۳۸۶، خطبه های نماز جمعه تهران

جمعه آخر ماه، روز قدس را داریم که حالا احتمال دارد در ماه رمضانِ امسال یک جمعه جلوتر بیفتد، براى اینکه همه کشورهاى اسلامى بتوانند شرکت کنند. حالا این مسئولیتش با مسئولینى است که این کارها را تدبیر می‌کنند. جمعه قدس را به یاد داشته باشید و فراموش نکنید. ان‌شاءاللَّه همه ما بتوانیم از فرصتهاى این ماه حداکثر استفاده را بکنیم.

۲۳ مهر ۱۳۸۶، خطبه دوم نماز عید فطر

اولین مطلبى که در خطبه دوم باید عرض کنم، سپاس فراوان از ملت ایران به خاطر راهپیمایى روز قدس است. حقیقتاً باید گفت: درود بر ملت ایران! عظمت ملى خود را، عظمت جایگاه اسلامى خود را، عزت خود را به دنیا نشان دادید. نقش این راهپیمائیها بسیار زیاد است. استعمارگران از وقتى فلسطین را اشغال کردند، هدفشان این بود که نام و یاد فلسطین را به فراموشى بسپرند؛ اصلاً مردم دنیا و نسلهاى بعدى فراموش کنند که روزى یک سرزمینى در دنیا بوده است، یک کشورى بوده است به اسم فلسطین؛ هدفشان این بود.

بعد که نتوانستند و این قیام عظیم ملت فلسطین – چه در انتفاضه اول و چه در انتفاضه مسجدالأقصى – بار دیگر این شعله را در دنیا برافروخته کرد و دلهاى ملتها و آحاد مردم و منصفان عالم را به خود متوجه کرد، راه علاج را این دانستند که مجموعه عرب فلسطینى را در گوشه‌اى از این سرزمین، در واقع زندانى کنند؛ محصور کنند و کشور آبادِ پرنعمت فلسطین و منطقه حساس فلسطین را به طور خالص در اختیار صهیونیستها و با هویت صهیونیستى نگه دارند و عربها را به طرف غزه و ساحل غربى برانند.

بهمن ۱۳۸۶، در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان

چند صباح دیگر انتخابات داریم. حضور در انتخابات هم از همین قبیل است؛ حضور است. من اصرارم در همه انتخاباتها بر حضور است. باید آمد سر صندوق رأى، به کورى چشم دشمن بایستى رأى داد. دشمن می‌خواهد که ملت انتخابات نداشته باشد، راهپیمایى بیست و دو بهمن نداشته باشد، راهپیمایى قدس نداشته باشد، حضور در مراسم عظیم دینى نداشته باشد، احساسات دینى نداشته باشد.

۲۳ مهر ۱۳۸۵، در خطبه های نماز جمعه تهران

روز قدس در پیش است؛ روز فریاد امت اسلامى بر علیه ظلم و عدوان پنجاه ساله دشمنان امت اسلامى است. روز قدس را باید همه امت اسلام و همه ملتهاى اسلامى گرامى بدارند و شما مردم عزیز ایران نیز مثل هر سال، به توفیق الهى این روز را گرامى خواهید داشت.



پنج شنبه 2 مرداد 1393برچسب:, :: 4:41 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

http://s5.picofile.com/file/8128418726/Mohammad_Reza_Shajarian_Rabbana.mp3.html



شنبه 28 تير 1393برچسب:, :: 11:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

1- غسل

غسل در شبهای 19و21و23 در همان اول شب، مقارن طلوع آفتاب سفارش شده وهدف ازآن تطهیرجسمانی برای آمادگی روحی و پاک شدن از تمامی زشتیها وپلیدیهای روحی است وتا جان از آلودگیها پاک نشود روح نیزپاک نخواهد شد. در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده؛ «انجام دادن چنین غسلی انسان را از گناهان پاک می گرداند، ومانند روزی می شود که از مادر متولد گردیده است».1

 

2- احیاء (شب زنده داری)

برای انسان مومن، سزاوار نیست تا در شبی که آسمانیان میهمان او شده اند، حجاب غفلت به روی خویش اندازد و خود را از همنشینی با آنها محروم سازد، لذا مستحب است، آن شب را زنده نگهدارد و تا صبحگاهان شب زنده داری نماید و این خود نوعی مبارزه با خمودگی و سستی و خواب سنگینی است که انسان را از هدف های عالی اش باز می دارد.

 

3- تلاوت قرآن

در روایتی آمده هرکس یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی را دارد که در ماه های دیگر ختم قرآن کرده است. وهمچنین تلاوت سوره های یس، عنکبوت، روم ،دخان و...وارد شده است. همچنین تلاوت سوره« قدر» نیز در شب قدر تأکید شده است بطوریکه در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده است: «کسی که سوره قدر را بخواند، اجرش چون اجر کسی است که ماه رمضان را روزه داشته و شب قدر را احیاء داشته است.» 2

 

4- توبه و استغفار

 

5- خواندن دعا

خواندن دعای جوشن کبیر و دیگر ادعیه مأثوره (جوشن صغیر، دعای توسل، دعای مجیر، دعای اللهم انی امسیت... و خواندن دعای فرج)

 

6- توسل به ولایت ائمه هدی

در شب قدر وسیله ای مطمئن تر از ائمه هدی (علیه السلام) برای انسان وجود ندارد، پس باید به ایشان توسل جست، مخصوصا به مولی الموحدین، علی ابن ابیطالب که «لیالی قدر» مصادف با شهادت مظلومانه آن امام متقین است ونیز با تمسک به زیارت ابا عبد الله الحسین به در گاه حضرت احدیت به استغاثه پرداخت.

 

7- نماز

نماز که سر لوحه همه عبادات است در ردیف اعمال و وظایف لیالی قدر، به طرق مختلفی وارد شده است:

- خواندن نمازهای قضا شده در گذشته به خصوص نمازهای سال اخیر.

- خواندن نمازهای مستحبی برای کسب ثواب بیشتر. از جمله نمازهای مستحبی خواندن دو رکعت نماز با یک سلام، همچون نماز صبح با این تفاوت که در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره توحید بخواند و بعد از سلام هفتاد مرتبه «استغفرالله و اتوب الیه» بگوید بطوریکه در روایت نبوی آمده است از جای خود بر نخیزد تا حق تعالی او را و پدر و مادرش را بیامرزد.3

- خواندن صد رکعت نماز، همچون نماز صبح به صورت دو رکعتی و نیز مجاز است به جای این صد رکعت، شش روز از نمازهای قضا شده خود را بجا آورد، بگونه ای که از ظهر روز اول شروع کرده و در عشاء روز ششم ختم نماید.

در روایتی آمده هرکس یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسی را دارد که در ماه های دیگر ختم قرآن کرده است

8- قرآن بر سر گذاشتن

ازامام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «قرآن را در سه شب از ماه رمضان بردار و بگشا و جلوی روی خود قرار می دهی و در ادامه فرمود،چنین بگویید: اللهم انی اسئلک بکتابک المنزل، وما فیه وفیه اسمک الاکبر، واسمائک الحسنی، و ما یخاف و یرجی ان تجعلنی من عتقائک من النار.4

شب قدر

 

9- تجدید عهد با امام زمان (عج) و خواندن دعای فرج

در شب 19 ماه مبارک رمضان، یکی از شب های احتمالی قدر، امام علی (علیه السلام) در مسجد کوفه به دست ابن ملجم مرادی با شمشیری زهر آلود ضربت خوردند و در بستر بیماری قرار گرفتند و در شب 23 ماه مبارک رمضان -یکی دیگر از شبهای احتمالی قدر- به شهادت رسیدند. لذا یکی از اعمال شب 19 ماه مبارک رمضان، گفتن صد مرتبه «اللهم العن قتله امیرالمومنین» می باشد.

 

چرا شب قدر را احیا می کنیم؟

لیلة القدر شب نزول کاملترین کتاب آسمانی یعنی قرآن است پس باید آن شب را احیاء نمود تا از فیض و برکات معنوی و بی حد و حصر نزول کلام خدا بر آسمان دنیا برخوردار شویم و آن را بر سر نهیم و زیر سایه قرآن با توسل به ائمه (س) از خدا طلب آمرزش و مغفرت نموده و آیات نورانی آن را دائما در اندیشه و فکر خود داشته و در آن شب عزیز با حالت خضوع و خشوع تصمیم بگیریم دستورات عالیه آن را واقعا در زندگانی با تمام روح و روان خود عملا پیاده کنیم.

شب قدر؛ شبی است که گفته شده عبادت در آن شب اگر خالصانه باشد برابر است با بیش از سی هزار شب.

شب قدر؛ شبی است که اگر بیدار بمانیم طاعتی افزون تر از شب های دیگر بنماییم، و در آن هنگام فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مومنین و مومنات در حال عبادت سلام و درود و رحمت می فرستند و خود شاهد و ناظر رکوع و سجود متواضعانه اشرف مخلوقات هستند تا بدینوسیله اشرفیت و خلیفه اللهی انسان بر فرشتگان تفسیر گردد و رمز سجده ملائک در برابر آدم را بیابند.

شب قدر؛ شبی است که آدمی راه طولانی سیرالی الله را یکشبه طی می نماید و در این شب آدمی بهتر می تواندبه تهذیب نفس بپردازد چرا که در این شب شیاطین در اسارتند وانسانها از شر وسوسه های او تا صبح در امانند مگر اینکه انسان خود نعوذ با ا لله با اعمال نا شایست درآن شب بند از پای شیطان باز نهد.

شب قدر؛ شبی است که مقدرات یکساله هر انسان و سرنوشت همه موجودات جهان در آن رقم زده می شود.

شب قدر؛ شبی است که حضرت مهدی(عج) مقدرات یکساله هر انسانی را به امضاء می رساند وشب شناخت آن انسان عظیم الشان، «امام عصر» است وشب قدر انسان کامل است.

شب قدر؛ شبی است که لیله الاسراء ومعراج رسول الله در آن واقع شده است.

شب قدر؛ شبی است که اگر نبود ونیامده بود شب تیره، بد بختی انسان به پایان نمی رسید و بامداد، نیک بختی او طلوع نمی کرد، و از بند اسارت اقویا و استعمار گران آزاد نمی گشت.

حال با این تفاضیل آیا شایسته است که انسان مسلمان خود را از برکات و فیوضات چنین شبی محروم سازد! لذا بر هر مسلمان پاس داشت واحیاءاین شب ضروری می نماید.

فضیلت و اعمال شب قدر

از پيامبر گرامي اسلام (ص) نيز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرين بر كسي كه به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزيده نشود.

 

"انس بن مالك" از پيامبر (ص) نقل كرده كه فرمودند: ماه مبارك به شما رو آورده است و در اين ماه شبي است كه برتر از هزار ماه است و هر كس از فيض شب قدر محروم گردد، از تمام خيرات بي‌نصيب مانده است و محروم نمي‌ماند از بركات شب قدر، مگر كسي كه خويشتن را محروم كرده است.

 

از امام باقر (ع) نيز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است: كه اگر خداوند كارهاي مؤمنان را چند برابر نكند به سر حد كمال نمي‌رسند، اما از راه لطف كارهاي نيكوي آن‌ها را چند برابر مي‌فرمايد تا كاستي هايشان جبران شود.

بر اين اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختياري صالحي است كه با عنايت خداوند، بركت يافته و چند برابر مي‌شود.

 

از حضرت رسول (ص) نيز پيرامون شب زنده داري شب قدر نقل است كه فرمودند: كسي كه شب قدر را شب زنده‌داري كند، تا شب قدر آينده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

 

امام موسي بن جعفر (ع) نيز درباره شب قدر فرمودند: كسي كه در شب قدر غسل كرده و تا سپيده صبح شب زنده‌داري كند، گناهانش آمرزيده مي‌شود.

 

تمامي اين روايات بر اين مطلب دلالت دارند كه برخي مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتيجه كار خود بندگان است و سرنوشت هر انساني در شب قدر به دست خودش رقم مي‌خورد.

در شب قدر به خواندن دعاهايي از جمله "جوش كبير"، "دعاي افتتاح" و "ابوحمزه ثمالي" سفارش شده زيرا انسان با يادآوري لطف، گذشت، كرم، رحمت و بخشش بي‌پايان خداي مهربان او را در كنار و دستگير خويش مي‌بيند و نور اميد در دلش مي درخشد.

 

اعمال شب های قدر
شب نوزدهم :اين شب با عظمت آغاز شبهاى قدر است،و شب قدر آن شبى است كه در طول سال،شبى به خوبى‏ و فضليت آن يافت نمی ‏شود،و عمل در اين شب (شب قدر)از عمل در طول هزار ماه بهتر است،و تقدير امور سال در اين شب صورت‏ می‏گيرد،و فرشتگان و روح كه اعظم فرشتگان الهى است،در اين شب به اذن پروردگار به زمين فرود می ‏آيند،و به محضر امام زمان(عج) می ‏رسند و آنچه را كه براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‏دارند.

 

و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است: يكى اعمالى كه در هر سه شب بايد انجام داد،و ديگر اعمالى كه مخصوص به هر يك از شبهاى قدر است

 

 اوّل:اعمالى است كه در هر سه شب بايد انجام داد،و آن چند عمل است:

اوّل:غسل كردند.علاّمه مجلسى فرموده‏ بهتر است غسل شب قدر در هنگام غروب آفتاب انجام گيرد،كه نماز شام را با غسل بخواند.

 

دوم:دو ركعت نماز كه‏ در هر ركعت پس از سوره«حمد»،هفت مرتبه«توحيد»خوانده،و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد،استغفر اللّه و اتوب اليه در روايت نبوى است:كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد،تا آخر خبر. سوم:قرآن مجيد را باز كند و در برابر خود گرفته و بگويد:


اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ.


خداى از تو درخواست مى‏كنم به حق كتاب نازل شده‏ات،و آنچه در آن است،و در آن است نام بزرگت‏ترت،و نامهاى نيكوترت‏ و آنچه بيم‏انگيز است و اميدبخش،اينكه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.

 

فضیلت و اعمال شب قدر


سپس هر حاجت كه دارد بخواهد.


اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ
خدايا به حق اين قرآن،و به حق كسى‏كه آن را بر او فرستادى،و به حق‏ هر مؤمنى كه او را در قرآن ستودى،و به حق خود بر آنان،پس احدى شناساتر از تو به حق تو نيست
سپس ده مرتبه بگويد:

بِكَ يَا اللَّهُ(به ذاتت اى خدا)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ (به حق محمّد)....،و ده مرتبه بِعَلِيٍّ  (به حق على)،و ده مرتبه بِفَاطِمَةَ (به حق فاطمه)....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ (به حق حسن)...،و ده مرتبه بِالْحُسَيْنِ (به حق حسين‏).....،و ده مرتبه  بِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (به حق على بن الحسين)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (به حق محمّد بن على).....،و ده مرتبه  بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق جعفر بن محمّد )......،و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ  (به حق موسى بن جعفر).....،و ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى (به حق على بن موسى).....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (به حق محمد بن على).....، ده مرتبه  بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق على بن محمّد )....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (به حق حسين بن على).....،و ده مرتبه  بِالْحُجَّةِ (به حق حجّت).


پس هر حاجتى كه دارى از خدا بخواه.

 

پنجم:حضرت سيد الشهّدا عليه السّلام‏ را زيارت كند.در روايت آمده:هنگامى كه شب قدر مى‏شود،منادى از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می دهد كه خدا هركه را به زيارت مزار امام حسين عليه السّلام آمده آمرزيد.

 

ششم:اين شبها (شب های قدر) را احيا بدارد،روايت شده هركه شب‏ قدر را احيا بدارد،گناهانش آمرزيده مى‏شود،هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگينى كوهها و پيمانه درياها باشد.

 

هفتم:صد ركعت نماز بجا آورد،كه فضليت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت پس از سوره«حمد»،ده‏ مرتبه«توحيد»بخواند.هشتم:اين دعا را بخواند،


اللَّهُمَّ إِنِّي أَمْسَيْتُ لَكَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَ

 

سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِكَ عَلَى نَفْسِي وَ أَعْتَرِفُ لَكَ بِضَعْفِ قُوَّتِي وَ قِلَّةِ حِيلَتِي فَصَلِّ عَلَى

 

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ

 

فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَيَّ مَا آتَيْتَنِي فَإِنِّي عَبْدُكَ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ الضَّعِيفُ

 

الْفَقِيرُ الْمَهِينُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِي نَاسِيا لِذِكْرِكَ فِيمَا أَوْلَيْتَنِي وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِكَ

 

فِيمَا أَعْطَيْتَنِي وَ لا آيِسا مِنْ إِجَابَتِكَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّي فِي سَرَّاءَ [كُنْتُ‏] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ

 

شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ


خدايا شام كردم درحالى‏كه براى تو تنها بنده كوچك و خوارى هستم،كه براى خويش سود و زيانى را به دست ندارم،و نمى‏توانم از خود پيش‏آمد بدى را بازگردانم،به اين امر بر خويش گواهى مى‏دهم،و در پيشگاهت به ناتوانى و كمى چاره‏ام اعتراف مى‏كنم،خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن،از آمرزش در اين شب وعده دادى وفا كن، و آنچه را به من عنايت فرموده‏اى كامل ساز،كه من بنده بيچاره،درمانده،ناتوان،تهيدست خوار توام.خدايا مرا فراموش كننده‏ ذكرت قرار مده،در آنچه سزاوار آنم فرمودى،و نه فراموش كننده احسانت،در آنچه عطايم نمودى،و نه نااميد از اجابتت،گرچه مدّت زمانى طولانى گردد،چه در خوشى يا ناخوشى،يا سختى،يا آسانى،يا عافيت،يا بلا،يا تنگدستى،يا در نعمت‏ همانا تو شنونده دعايى.


اين دعا را كفعمى از امام زين العابدين عليه السّلام روايت كرده كه در شب های قدر،در حال قيام و قعود و ركوع و سجود مى‏خواندند،و علاّمه مجلسى فرموده:بهترين اعمال در اين شبها،درخواست آمرزش و دعا است،براى‏ حوايج دنيا و آخرت خود،و پدر و مادر و خويشان،و برادران و خواهران مؤمن،چه آنان‏كه زنده‏اند،و چه آنان‏كه از دنيا رفته‏اند،و خواندن اذكار،و صلوات بر محمّد و آل محمّد عليهم السّلام به هر اندازه كه بتواند و در بعضى از روايات وارد شده:دعاى‏ جوشن كبير را در اين سه شب بخواند.فقير گويد:كه دعاى جوشن كبير را در بخشهاى پيش آورده‏ام.روايت شده كه خدمت‏ رسول خدا صلى اللّه عليه و آله عرض شد:اگر شب قدر را يافتم،از خداى خود چه بخواهم؟فرمود:عافيت. دوّم:اعمال مخصوص هر يك از اين شبها است.
منبع:.askquran.ir،erfan.ir



شنبه 28 تير 1393برچسب:, :: 11:37 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه



جمعه 23 خرداد 1393برچسب:, :: 8:0 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

کارت پستال تبریک نیمه شعبان

سلام ای مولا(عج)
شبتان مهتابی،
روز میلاد شما نزدیک است،
عرض تبریک آقا(عج)،
وکمی بیتابی،
کوچه ها منتظرند،
دشتها حوصله سبزه ندارند دگر،
پس چرا دیگر آقا(عج)،
این نفسها به فدای کف نعلین شما،
اندکی تند قدم بردارید...،
التماس دعا



قاب عکس(بنر) امام و رهبری با کیفیت بسیار بالا وبسایت شیعیان  قاب عکس(بنر) امام و رهبری با کیفیت بسیار بالا -وبسایت شیعیان

حضرت امام (ره) در ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خويش شتافته و رحلت مي نمايند . و در صبح روز بعد يعني 14 خرداد ساعت 7 صبح اولين خبري كه از راديوي سراسري ايران با صداي حياتي گوينده راديو به جهان مخابره شد به شرح زير بود : «انا لله و انا عليه راجعون
روح بلند پيشواي مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خميني به ملكوت اعلا پيوست ...»
روز چهاردهم 1368 , مجلس خبرگان رهبر تشكيل گرديد و پس از قرائت وصيتنامه امام خمينى توسط حضرت آيه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيم طول كشيد , بحث و تبادل نظر براى تعيين جانشينى امام خمينى و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندين ساعت سرانجام حضرت آيه الله خامنه اى ( رئيس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمينى سلام الله عليه و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از ياوران قيام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام در همه فراز و نشيبها در جمع ديگر ياوران انقلاب جانبازى كرده بود , به اتفاق آرا براى اين رسالت خطير برگزيده شد .
جهت آشنايي كامل با موضوعات مختلفي كه پيرامون انتخاب آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي در اجلاس فوق ‏العاده‏ خبرگان بعد از رحلت حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و مسائل مرتبط با آن ، بخشي از كتاب « پرسش ها و پاسخ هايي درباره مجلس خبرگان رهبري، تهيه شده توسط دبيرخانه مجلس خبرگان» ارائه مي شود:
اجلاس فوق العاده و چگونگي انتخاب مقام معظم رهبري: 
1. آيا پيش از رحلت حضرت امام‏قدس سره، مجلس خبرگان براى شناسايى افرادى كه در مظان رهبرى قرار داشتند، كارى كرده بود؟ آيا اساساً چنين مسؤوليتى را بر عهده داشت يا نه؟
پاسخ: يكى از وظايفى كه براى كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم قانون‏اساسى به تصويب رسيده است، شناسايى افرادى است كه در مظان رهبرى قرار دارند. ماده 18 آيين‏نامه داخلى مجلس خبرگان،[1] در اين باره چنين مى‏گويد:
«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏اساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مى‏شود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود».
اما به علت آن‏كه مدت زمان زيادى از بركنارى قائم مقام رهبرى نگذشته بود و در واقع، به‏فاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امام‏قدس سره رو به رو شده بودند، دراين مدت كوتاه، فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند.[2]
2. آيا پيش از تشكيل اجلاس فوق‏العاده، درباره تعيين رهبر، بحثى مطرح شده بود؟
پاسخ: پس از آن كه گروه پزشكى معالج حضرت امام ‏قدس سره، خبرهاى مأيوس كننده‏اى از حال ايشان به مسؤولان عالى‏رتبه نظام دادند و گفتند كه ايشان چند ساعتى بيش‏تر زنده نخواهند بود، جلسه‏ اى با حضور برخى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى، رؤساى قواى سه گانه و برخى ديگر از شخصيت‏ها، نزديك محل بسترى شدن حضرت امام تشكيل شد. اعضاى حاضر در اين نشست، كه در بعد از ظهر روز سيزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقايان خامنه‏ اى، مشكينى، موسوى اردبيلى، امينى، هاشمى رفسنجانى، طاهرى خرم آبادى، خلخالى و احمد خمينى. اين افراد، پيش از هر چيز، بر ضرورت تدوين برنامه‏اى منسجم و منظم، براى رويارويى با حادثه‏ اى كه وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ويژه براى رهبرى پس از امام تأكيد كردند.
در اين جلسه، هر يك از اين افراد، ديدگاه خود را در اين باره مطرح كرد. برخى براى رهبرى، نام افرادى را كه به ذهنشان مى‏رسيد، مطرح كردند؛ اما توافقى در اين باره حاصل نشد. سرانجام، به اين نتيجه رسيدند كه چون فردى را كه مانند حضرت امام باشد، در ميان خود سراغ ندارند، بايد از راه ديگرى، كه قانون اساسى پيش‏بينى كرده است، يعنى «شوراى رهبرى» استفاده كنند. با وجود آن‏كه آيت‏اللّه امينى (عضو كميسيون رهبرى در شوراى بازنگرى قانون اساسى) در همان جلسه، بيان مى‏كند كه مسأله شوراى رهبرى، در كميسيون مربوط در شوراى بازنگرى قانون اساسى رد شده است، اما ديگر اعضا با اين استدلال كه در شرايط كنونى راهى جز اين نداريم و تنها راه ممكن، شوراى رهبر است، بر نظر خود پافشارى كردند.[3]
3. نخستين اقدام رسمى خبرگان، در اجلاس فوق العاده، براى تعيين رهبر چه‏بود؟
پاسخ: نخستين موضوعى كه در دستور كار اين اجلاسيه قرار گرفت، بررسى مسأله استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائم‏مقامى بود، هر چند كه در اين باره، حضرت امام‏قدس سره نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، اين مسأله بايد از طريق رسمى خود، كه اصل شكل‏گيرى آن از آن‏جا بود، انجام پذيرد. اگر خبرگان، اين مسأله را فيصله نمى‏دادند، ممكن بود بعدها از سوى افرادى شبهه پراكنى شود كه خبرگانى كه وى را به قائم مقامى رهبرى برگزيده‏اند، انتخاب خود را ملغا و باطل اعلام نكرده‏اند.
اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامه‏اى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند. البته يكى - دو نفر با اين استدلال كه نام‏برده از رهبرى فردى استعفا داده است و لياقت عضويت در شوراى رهبرى را دارد، با پذيرش استعفا به گونه كلى مخالفت كردند؛ اما طبق رأى ديگر اعضا اين ديدگاه پذيرفته نشد.[4]
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اين‏كه به صورت فردى باشد يا شورايى، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاه‏هاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرىِ فردى و سپس تعيين شخص آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى -، اين مذاكرات به‏پايان رسيد.
4. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شوراى رهبرى نيز پيش‏بينى شده بود. آيا در اين باره نيز بحثى انجام پذيرفت؟ چه كسانى از اين مسأله دفاع مى‏كردند و استدلال آنان چه بود؟ سرانجام اين مذاكرات به كجا انجاميد؟
پاسخ: تقريباً شش نفر از اعضا در موافقت با شورايى بودن رهبرى، به بيان ديدگاه‏هاى خود پرداختند، كه از آن جمله، حضرات آقايان خامنه‏اى، هاشمى رفسنجانى، موسوى اردبيلى و طاهرى خرم آبادى بودند.
دلايلى را كه اين افراد، براى نظر خود ارائه مى‏دادند، اين بود كه در شرايط حساس كنونى، كه هنوز نظام نوپاى اسلامى، استحكام و ثبات كافى پيدا نكرده است، فردى كه مانند حضرت امام باشد و از آن نفوذ كلمه، قاطعيت در رهبرى و جامعيت برخوردار باشد، سراغ نداريم. اگر منصب رهبرى، به صورت شورايى اداره شود، اين امر موجب جبران نواقص افراد خواهد شد. ضمن آن‏كه شورايى بودن رهبرى، وجه قانونى هم دارد و در قانون اساسى آمده است.
در مقابل كسانى كه طرفدار رهبرى فردى بودند، چنين استدلال مى‏كردند كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا و ائمه اطهارعليهم‏السلام است و در آن‏جا سابقه شورايى نداريم. در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است و بنابر همين استدلال، كميسيون رهبرى شوراى بازنگرى قانون اساسى نيز به اين نتيجه رسيده است كه ذكر اين مسأله در قانون اساسى، وجه شرعى ندارد. ضمن آن‏كه تجربه مديريت شورايى، از آغاز انقلاب، كه مناصب گوناگون به اين صورت اداره مى‏شد (مانند شوراى عالى قضايى، صدا و سيما و اقتصاد) آثار و تبعات ناموفقى را به دنبال داشته است. تمركز رهبرى در يك فرد، موجب وحدت، قدرت، قاطعيت و توانايى بيش‏تر و سريع‏تر در حل بحران‏ها و اداره امور خواهد بود؛ همان گونه كه درباره حضرت امام‏قدس سره نيز شاهد بوده‏ايم. افزون بر اين، رهبر مى‏تواند از بازوهاى مشورتى متخصص در امر اداره كشور، در امور مختلف بهره بگيرد.
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، يكى از اعضا، پيشنهاد كفايت مذاكرات را مطرح كرد كه اين پيشنهاد به رأى گذاشته شد و به تصويب رسيد. آن‏گاه تصميم بر آن شد كه صرف نظر از اين‏كه چه افرادى براى شوراى رهبرى يا رهبرى فردى مطرح باشند، اصل شورايى يا فردى بودن آن به رأى گذاشته شود كه پس از رأى‏گيرى، رهبرى فردى رأى آورد.[5]
5. نام چه كسانى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شد؟ آيا شوراى رهبرى مبناى فقهى دارد؟
پاسخ: تركيب‏ها و افراد مختلفى براى شوراى رهبرى پيشنهاد شدند:
پيشنهاد اول: حضرات آقايان خامنه‏اى، مشكينى و موسوى اردبيلى.
پيشنهاد دوم: افراد ياد شده به همراه حضرات آقايان هاشمى رفسنجانى و سيد احمدخمينى.
پيشنهاد سوم: حضرات آقايان خامنه‏اى، مشكينى، موسوى اردبيلى، فاضل لنكرانى وجوادى آملى.
درباره اين‏كه آيا شوراى رهبرى، مبناى فقهى دارد يا نه، برخى چنين پاسخ داده‏اند كه ولايت فقيه ادامه ولايت رسول خداصلى الله وعليه وآله و ائمه اطهارعليهم‏السلام است و در اين امر، سابقه شورايى نداريم و در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است.[6]
در پاسخ اين نظريه بايد گفت: درست است كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا وائمه اطهارعليهم‏السلام است و حدود اختيارات فقيه داراى شرايط رهبرى، تفاوتى با اختيارات آن بزرگواران در امر حكومت ندارد، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه ولايت آنان به نصب خاص و به صورت مستقيم از سوى خداوند متعال بوده است، بر خلاف ولايت فقيه كه در اين زمينه، معصومين‏عليهم‏السلام شرايط و ويژگى‏هاى رهبر جامعه اسلامى را بيان كرده‏اند (نصب عام) و آن‏گاه، مردم را به شناخت مصداق آن صفات و ويژگى‏ها موظف ساخته‏اند.
اكنون پرسش اين است كه اگر خبرگان، كه نمايندگان مردم براى شناخت رهبر هستند، نتوانستند فقيهى را كه بالاترين حد نصاب از آن شرايط را دارد، شناسايى كنند، بلكه چند فقيه، در مرتبه نسبتاً يك‏سانى از ويژگى‏هاى مزبور وجود داشتند، تكليف چه خواهد بود؟ به نظر مى‏رسد دست كم يكى از راه حل‏ها براى رهايى از تحير در اين امر خطير، ايجاد شورايى متشكل از آن فقها باشد؛ همان گونه كه در قانون‏اساسى پيش از بازنگرى نيز به اين مسأله توجه شده بود و اگر مبناى فقهى و شرعى نداشت، جمع درخور توجهى از مجتهدان و اسلام شناسان و خبرگان قانون‏اساسى، آن را به تصويب نمى‏رساندند. با وجود اين، اعضاى شوراى بازنگرى قانون‏اساسى، به اين نتيجه رسيدند كه براى انسجام، اتقان و استحكام در امر رهبرى، اين منصب را به صورت فردى تعريف و تصويب كنند.
درباره اين‏كه فقه شيعه، منصب ولايت را به صورت شورايى تعريف نكرده است، نيز بايد گفت: در كلام فقها و متونى كه به بحث و بررسى موضوع ولايت فقيه پرداخته‏اند، ردى بر اين مسأله كه رهبرى جامعه، به صورت شورايى اداره شود، ديده نمى‏شود. البته به علت آن كه اين مسأله، مورد نياز نبوده است، بحث مبسوطى از آن به ميان نيامده است. كسانى هم كه شورايى بودن را راه حلى براى رهايى از تحير در مقام شناخت ولى فقيه دانسته‏اند، ولايت را از آن شورا ندانسته‏اند، بلكه هر يك از فقهاى عضو شورا را داراى ولايت و ملزم به مشورت و تبادل نظر با ديگر اعضا در بيان و اعلام نظريات خود دانسته‏اند.
6. چه كسانى، غير از آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى براى رهبرى فردى مطرح بودند و استدلال كسانى كه از اين افراد حمايت مى‏كردند، چه بود؟
پاسخ: برخى خبرگان از آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏قدس سره براى اين امر نام مى‏بردند و محور استدلالشان، قيد مرجعيت بود و اين‏كه مستفاد از قانون‏ اساسى، مرجعيت فعلى است، نه صلاحيت مرجعيت و اين‏كه نامه حضرت امام‏قدس سره درباره حذف قيد مرجعيت از قانون اساسى، هنوز شكل قانونى پيدا نكرده است.
ضمن آن‏كه همين عده، به علت ضعف جسمانى آيت اللّه العظمى گلپايگانى و اين‏كه ممكن است ايشان توان اداره اين گونه امور را نداشته باشد، آيت اللّه خامنه‏ اى دام ظله العالى را به عنوان معاون و جانشين ايشان معرفى مى‏كردند تا ايشان مسؤوليت‏هاى مربوط را عهده دار شوند كه همين امر، نشان دهنده اين است كه در نگاه اين عده از خبرگان نيز تنها فردى كه صلاحيت اين منصب و توان عهده‏ دار شدن آن را داشته است، آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى بوده است.[7]
7. وضعيت آرا چگونه بود؟ چه عواملى موجب رأى آوردن بالاى آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى شد؟
پاسخ: از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه، شصت نفر[8] در موافقت با رهبرى ايشان قيام كردند؛ يعنى بيش از3/2 (دو سوم) اعضاى حاضر در جلسه، كه 9/80 درصد حاضران و 72 درصد كل اعضا بودند، به رهبرى ايشان رأى دادند.
آيت اللَّه هاشمى رفسنجانى درباره دلايل رأى آوردن بالاى ايشان مى‏گويد:
اول، اين‏كه اوضاع خطرناك بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مى‏آيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرف‏هايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست. چهارم، آن حرف‏هايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهم‏تر از همه است، شخصيت وصلاحيت‏هاى خود آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود واصلح از ايشان كسى را نمى‏شناختند.[9]
اما تأييداتى كه آقاى هاشمى رفسنجانى از حضرت امام‏قدس سره در اين باره نقل كردند، چنين‏بود:
در جلسه‏اى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امام‏قدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمى‏آيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنه‏اى فرمودند: «همين آقاى خامنه‏اى» كه بعد از آن، آقاى خامنه‏اى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسه‏اى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيش‏تر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و... حضرت امام‏قدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنه‏اى چرا اين قدر ترديد به خود راه مى‏دهيد؟».[10]
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مى‏كند:
وقتى كه آيت اللّه خامنه‏اى در سفر كره (شمالى) بودند، امام گزارش‏هاى آن سفر را از تلويزيون‏مى‏ديدند. منظره‏ى ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانى‏ها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آن‏كه اين‏ها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».[11]
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امام‏قدس سره مى‏گويد:
من مدت‏ها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنه‏اى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».[12]
8. آيا با توجه به ادله فقهى، رهبر مى‏تواند درباره جانشين خود، اظهار نظر كند؟ آيا نظر او حجيت شرعى يا اعتبار قانونى دارد؟
پاسخ: صرف اظهار نظر در اين باره، هيچ گونه منع فقهى ندارد و او هم به عنوان فقيه‏شناسى عادل، مى‏تواند از ميان فقهاى پس از خود، فرد افضل و اصلح براى رهبرى را شناسايى كند و چه بسا اين شناخت او، به علت اشراف بر امور و شناخت گسترده‏تر و بهترى كه از اشخاص دارد، مطابقت كامل‏ترى با واقع داشته باشد.
اما اين اظهار نظر نمى‏تواند تعيين رهبرى آن فرد به شمار آيد، به گونه‏اى كه هيچ راه گريزى از آن وجود نداشته باشد؛ زيرا در شرع، راه شناخت ولى فقيه، معرفى خبرگان بيان شده است و چه بسا رأى خبرگان بر غير آن‏چه رهبر گفته است، مستقر شود يا اين‏كه در فاصله رحلت رهبر قبلى و تعيين رهبر جديد، فردى با صلاحيت‏هاى بيش‏تر يافت شود. به هر حال، ملاك اصلى، وجود شرايط است، نه معرفى رهبر قبلى. ضمن آن‏كه قانون‏اساسى نيز شناخت و معرفى رهبر را منحصراً در اختيار مجلس‏خبرگان قرار داده است و از جنبه حقوقى، تنها قول خبرگان منتخب مردم اعتبار خواهد داشت.
با وجود اين، اظهار نظر رهبر قبلى مى‏تواند شاهد و بيّنه‏اى مفيد علم يا اطمينان كافى براى هر يك از اعضاى خبرگان باشد و مستند رأى آنان قرار گيرد.[13]
بيانات و تأييداتى كه حضرت امام‏قدس سره درباره رهبرى آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى ايراد فرموده بودند، نيز اين گونه بود و چه بسا براى برخى از اعضاى مجلس خبرگان، به صورت حجتى شرعى و تكيه گاهى اطمينان‏بخش، در رأى و انتخاب آنان مورد استناد قرار گرفته بود؛ اما هرگز به معناى تعيين و انتخاب رهبر از سوى ايشان به شمار نمى‏آمد؛ زيرا نقل اين سخنان، صرفاً در پاسخ كسانى بود كه نظر شخصى ايشان را درباره رهبرى آينده نظام جويا شده بودند.
9. خبرگان رهبرى، چگونه شرايط ياد شده در اصل پنجم و يكصدونهم قانون‏اساسى را درباره آيت اللّه خامنه‏اى احراز كردند؟
پاسخ: آيت‏اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - نزد همه كسانى كه با مسائل انقلاب آشنا بودند، همواره با چهره‏اى متعهد، مؤثر و فعال در همه عرصه‏هاى انقلاب اسلامى، شناخته شده بودند. خبرگان رهبرى، كارآمدى، تدبير و مديريت ايشان را در مسؤوليت‏هاى خطيرى كه بر عهده داشتند، از نزديك ديده، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف را در شخصيت ايشان لمس كرده بودند. سوابق درخشان ايشان را در جبهه جنگ، شوراى عالى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى و رياست جمهورى ديده بودند و به خوبى مى‏دانستند كه توان اين كار را دارند. بسيارى از اهل تشخيص و فقيه‏شناسان خبره، با قاطعيت بيان كرده بودند كه در ميان علماى داخل و خارج از كشور، هيچ كس به اندازه ايشان توانايى بر عهده گرفتن اين مسؤوليت را ندارد.[14]
احراز شرايطى چون مديريت، تدبير، آگاهى به زمان، بينش درست سياسى و اجتماعى و قدرت كافى براى رهبرى، با توجه به شايستگى‏هاى بالايى كه از آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - در مواضع متعدد و مناصب مختلف ديده شده بود، براى اعضاى خبرگان، در حد كاملى از قطعيت و يقين قرار داشت.
درباره شرط اجتهاد و فقاهت نيز كسانى كه آشنايى بيش‏ترى با ايشان داشتند و در دوران تحصيل، همراه و همگام ايشان بودند، از ذهن سرشار و استعداد بالا و پشتكار فراوان آيت اللّه خامنه‏اى - دام ظله العالى - به خوبى آگاه بودند و مى‏دانستند كه ايشان سال‏ها پيش به درجه اجتهاد رسيده‏اند و اين، نكته‏اى نبود كه نزد آقايان خبرگان ابهامى داشته باشد. از اين رو، در اجلاسيه فوق‏العاده خبرگان، هيچ شك و شبهه درباره آن وجود نداشت و نزد اكثريت قاطع آنان وجود شرط اجتهاد در آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى محرز و يقينى بود.[15]
افزون بر آن‏كه طبق سيره ديرينه علما و فقهاى سلف، كه همواره اجتهاد افراد، توسطاساتيد و مراجع تأييد مى‏شد، حضرت امام‏قدس سره بارها اجتهاد و ديگر شرايط رهبرى را درآيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى تأييد كرده بوند. مرحوم حاج احمد خمينى، در بخشى ازنامه خود، كه پس از انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى براى ايشان ارسال كرد، چنين‏مى‏نويسد:
... حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلّم و نيز بهترين فرد براى رهبرى نظام اسلامى‏مان نام مى‏بردند... .[16]
البته حضرت امام‏قدس سره بارها صلاحيت‏ها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ از جمله:
... جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانب‏دارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مى‏دهيد. [17]
...جناب عالى، كه - بحمداللّه - به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد، به امامت جمعه تهران منصوب مى‏باشيد.[18]
خداوند متعال بر ما منت نهاد كه افكار عمومى را براى انتخاب رئيس جمهورى متعهد و مبارز، در خط مستقيم اسلام و عالم به دين و سياست، هدايت فرمود... .[19]
و بيانات ديگرى كه همگى نشان از عمق نگاه حضرت امام‏قدس سره به شخصيت آيت اللّه خامنه‏اى داشت.[20]
اين در حالى بود كه ديگر مراجع نيز با پذيرش ولايت ايشان، عملاً به اجتهاد و وجود ديگر شرايط رهبرى در ايشان اذعان كردند. ضمن آن‏كه علما، فقها، ائمه جمعه و... نيز پس ازاعلان رهبرى آيت‏اللّه خامنه‏اى‏دام ظله العالى از سوى مجلس خبرگان، با اعلام وفادارى خودبه رهبرى ايشان، وجود ويژگى‏ها و صفات رهبرى را در شخص آيت اللّه خامنه‏اى دام‏ظله العالى تأييد كرده، ايشان را تنها گزينه و بهترين فرد جامع شرايط رهبرى و ولايت امردانستند.
10. در قانون اساسى پيش از بازنگرى، شرط مرجعيت ذكر شده بود. خبرگان چه برداشتى از اين شرط داشتند؟ انتخاب آنان با توجه به نبودن اين ويژگى در زمان انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى چه توجيه فقهى و حقوقى‏اى داشت؟
پاسخ: در قانون اساسى پيش از بازنگرى، در دو اصل يكصد و هفتم و يكصدونهم، سخن‏از شرط مرجعيت به ميان آمده بود. خبرگان رهبرى پس از بحث فراوان در اين باره كه‏آيا مراد از اين ويژگى، مرجعيت بالفعل است يا صلاحيت مرجعيت، با اكثريت آرا به اين‏نتيجه رسيدند كه اين دو اصل، ظهور در مرجعيت فعلى دارند؛ يعنى منظور از كلمه«مرجع» در قانون اساسى، شخصى است كه بالفعل نزد مردم، مرجع تقليد شناخته شده‏باشد.[21]
اما باتوجه به بيانى كه حضرت امام‏قدس سره در پاسخ به نامه آيت‏اللّه مشكينى (رئيس شوراى‏بازنگرى قانون اساسى) در اين باره داشتند، فرمايش ايشان به عنوان حكم حكومتى،سندمحكم و دليل متقنى براى انتخاب خبرگان به شمار آمد و خبرگان با وجودآن‏چه درقانون اساسى ذكر شده بود، مبادرت به انتخاب رهبر كردند كه از صلاحيت‏مرجعيت وويژگى اجتهاد برخوردار بود؛ اما مرجع بالفعل نبود. حضرت امام‏قدس سره درآن نامه مى‏فرمايند:
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور، كفايت مى‏كند.[22]
بنابراين، مجلس خبرگان، در زمان انتخاب مقام معظم رهبرى، به واسطه حكم حكومتى حضرت امام‏قدس سره نه شرعاً و نه قانوناً ملزم به رعايت شرط مرجعيت بالفعل درباره رهبر نبودند.
11. انتخاب آيت اللّه خامنه‏اى دام ظله العالى به رهبرى نظام جمهورى اسلامى‏ايران، چه واكنش‏ها و بازتاب‏هايى در عرصه سياسى داخل و خارج از كشور داشت؟
پاسخ: پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيت‏ها، هر يك در پيام‏ها، سخنرانى‏ها، مصاحبه‏ها و... با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالح‏ترين فرد براى اين منصب» نام بردند.
آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏قدس سره در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين نوشت:
... از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد... .[23]
آيت اللّه العظمى ميرزا هاشم آملى‏قدس سره نيز چنين بيان داشت:
... انتخاب شايسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب اميد و آرامش گرديد؛ چرا كه شما شخصيتى متفكر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد....[24]
آيت اللّه العظمى اراكى‏قدس سره:
... انتخاب شايسته حضرت عالى، مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است....[25]
آيت اللّه العظمى بهاءالدينى‏قدس سره:
... از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه‏اى مى‏ديدم؛ چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم. بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت با ولايت فقيه، كار ساده‏اى نيست.[26]
آيت اللّه مهدوى كنى:
اين الهامى بود از الهامات الهى و هدايتى بود از هدايت معنوى روح حضرت امام....[27]
آيت اللّه يوسف صانعى:
آيت اللّه خامنه‏اى، نه تنها مجتهد مسلّم مى‏باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب‏الاتباع مى‏باشد.[28]

آيت اللّه هاشمى رفسنجانى:
تمامى مناصبى كه آيت اللّه خامنه‏اى قبول كردند، با اصرار فراوان ديگران بوده و در قلب اين مرد، غير از اطاعت خدا و خدمت و اداى فريضه الهى، چيز ديگرى وجود ندارد.[29]
آيت اللّه صالحى مازندرانى:
حضرت آيت اللّه خامنه‏اى، بهترين، پاكيزه‏ترين و گواراترين ثمره‏اى است كه شجره طيبه مجلس خبرگان، به امت اسلامى تقديم كرده است. كسى انتخاب شد كه مرد ديانت و سياست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طيبه رسالت و ولايت مى‏باشد.[30]
آيت اللّه سيد كاظم حائرى:
آن‏چه براى من خيلى مشخص بود، مسأله اخلاص ايشان است كه ايشان جز خدا چيزى را در نظر ندارد. اخلاص از ايشان مى‏بارد. اخلاص ايشان خيلى روشن است براى من. ايشان به بهترين وجه ممكن، الآن دارد كشور را اداره مى‏كند.[31]
موارد بسيار ديگرى نيز در اين باره وجود دارد كه نقل همه آن‏ها مجال ديگرى رامى‏طلبد.
جناح‏ها و احزاب سياسى داخل كشور نيز، با وجود تفاوت‏هايى كه در مواضع خود درباره مسائل مختلف داشتند، در برابر اين تشخيص شايسته و به حق خبرگان، موضعى كاملاً متفق و هماهنگ با يكديگر داشتند و با رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولى‏فقيه واجب الاطاعه بيعت كردند.[32]
با اين حال، دشمنان و مخالفان جمهورى اسلامى ايران ادعا كردند كه مراجع تقليد، رهبرى آقاى خامنه‏اى را نخواهند پذيرفت و به زودى اختلاف و درگيرى ميان ايشان و ديگر مراجع تقليد شدت خواهد گرفت. تايمز لندن در اين باره چنين نوشت:
گزينش [آيت اللّه‏] خامنه‏اى آشكارا اقدامى مصالحه‏آميز براى پر كردن خلأ قدرت، در دوران عزادارى بود. جدال واقعى قدرت، به بعد موكول شده است.[33]
راديو اسرائيل در تاريخ 27/2/68 چنين گفت:
جدال قدرت، در ايران احتمال دارد به گسترش عمليات تروريستى بينجامد.
روزنامه لوموند، چاپ فرانسه نيز طى مقالاتى ادعاهاى ياد شده را تكرار كرد و مطبوعات و رسانه‏هاى گسترده‏اى كه در سراسر جهان، تحت سلطه دشمنان انقلاب اسلامى بودند، به بيان اين گونه تبليغات بى‏اساس پرداختند؛ اما به فاصله اندكى، همه آرزوهاى پوشالين آن‏ها نقش بر آب شد. مراجع، علما، شخصيت‏هاى كشورى و لشكرى، اقشار مختلف مردم، احزاب، مطبوعات و... حمايت و پشتيبانى بى دريغ خود را از رهبر معظم انقلاب اعلام كردند و ايشان را، هم‏چون بنيان‏گذار كبير انقلاب اسلامى‏قدس سره، امام و مقتداى خود دانستند.

--------------------------------------------------------------------------------
[1] اين ماده، در اجلاسيه دوم مجلس خبرگان دوره اول، در تاريخ 24/4/63 براى اصلاح و تكميل آيين‏نامه به تصويب رسيد و در آخرين اصلاحات آيين‏نامه داخلى مجلس خبرگان، تحت عنوان ماده 50 با دو تبصره، به شرح ذيل به تصويب رسيد:
ماده 50 - وظيفه اصلى كميسيون فوق (كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم)، عبارت است از تحقيق و بررسى درباره همه موارد مربوط به شرايط و صفات رهبر، موضوع اصول ياد شده، در ماده فوق و تمام كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند و ارائه نتايج حاصله، به هيئت‏رئيسه، جهت استفاده و بررسى مجلس خبرگان.
تبصره 1 - اين كميسيون، كميته ويژه سه نفرى را از بين اعضاى خود انتخاب مى‏كند تا با رعايت سرّى بودن مسأله، تمام كسانى را كه در مظان رهبرى قرار دارند، مورد ارزيابى قرار داده و گزارش خود را به هيئت‏رئيسه تقديم كند تا آن هيئت، در زمان مناسب، به مجلس خبرگان مطرح كند.
تبصره 2 - گزارش اين كميته، كاملاً سرّى است و به صورت اسناد طبقه‏بندى شده، حفاظت مى‏گردد و بدون تصويب مجلس خبرگان، در اختيار ديگرى قرار نمى‏گيرد، مگر مقام معظم رهبرى، كه عنداللزوم به اطلاع معظم‏له مى‏رسد.

عملکرد خبرگان رهبرى در انتخاب مقام معظم رهبری ، بر اساس احراز دقیق و کامل شرايط و صلاحیتهای مذکور در اصل پنجم و اصل يكصدونهم قانون‏اساسى ، صورت پذیرفت . در اينجا به صورت خلاصه به پاره‏اى از ويژگى‏ها و صلاحيت‏هاى حضرت آيت‏اللّه خامنه‏اى براى احراز منصب رهبرى نظام، که مد نظر خبرگان رهبری در شناسایی و معرفی ایشان به عنوان ولی فقیه جامع الشرایط وشایسته ترین فرد برای رهبری بود ، اشاره مي شود:
يك. صلاحيت علمى‏
يكم. اجتهاد آيت‏اللَّه‏خامنه‏اى از سوى بسيارى از مراجع و بزرگان -از جمله حضرت امام(ره)- از قبل تصديق شده بوده است. چنانکه حضرت امام‏قدس سره بارها صلاحيت‏ها و صفات والاى شخصيت ايشان را در تعابيرى مختلف بيان كرده بودند؛ و می فرمایند: « ... جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى، كه آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقه مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانب‏دارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد، روشنى مى‏دهيد. »[1] و آيت الله فاضل لنكرانى، از مراجع عظام تقليد نیز می فرماید : «بنده به عنوان كسى كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اين كه آشنايى با آيت الله خامنه‏اى دارم، عرض مى‏كنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند...به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است.»[2]
دوّم. همه رساله‏هاى عمليه نوشته‏اند كه اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد كسى شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ اين در حالى است كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم -كه مركب از ده‏ها مجتهد مطلق و چندين مرجع تقليد است ايشان را به مرجعيت پذيرفتند. همچنين در اساسنامه جامعه مدرسين آمده است: چيزى به عنوان نظر آن جامعه معتبر است كه حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا كرده باشند. بنابراين اعلاميه جامعه مدرسين به اين معنا است كه حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ايشان را مرجع مى‏دانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبرى -كه در آن بسيارى از فضلا شركت كرده و همگى به وزانت علمى آن شهادت مى‏دهند دليل بر بنيه علمى نيرومند و ملكه اجتهاد ايشان است. اين توان علمى سابق بر رهبرى و حتى رياست جمهورى ايشان است؛ نه اينكه ايشان پس از رهبرى، درس خوانده و به اين رتبه از دانش رسيده باشند.
دو. صلاحيت اخلاقى (عدالت و تقواى لازم)
صلاحيت اخلاقى مقام معظم رهبرى نيز از امورى است كه در رفتار و عملكردهاى فردى و اجتماعى ايشان -از زمان كودكى، جوانى و مبارزات سياسى و نيز مسؤوليت‏هاى متعددى كه در بعد از انقلاب در شرايط حساس داشته‏اند به روشنى قابل اثبات بوده و تمام اشخاصى كه از نزديك با معظم‏له در ارتباطاند، گواه بر اين مدعا هستند. چنانکه آيت الله العظمى بهاء الدينى (رضوان الله عليه) از علما و عرفای بزرگ معاصر می فرمایند: « ...از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه‏اى مى‏ديدم، چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است.بايد او را در اهدافش يارى كنيم.بايد توجه داشته باشيم كه مخالفت‏با ولايت فقيه، كار ساده‏اى نيست.»[3]

سه. توانايى‏هاى شخصى‏
در بند سوم اصل يكصد و نهم «بينش صحيح سياسى و اجتماعى، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافى براى رهبرى» از جمله شرايط و صفات رهبر دانسته شده است.
يكم. مقصود از «بينش صحيح سياسى و اجتماعى» آن است كه رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضاياى سياسى آگاه باشد كه بر آن اساس، هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهت‏گيرى‏هاى ظريف بين‏المللى، تصميمات بجا، شايسته و مفيد به حال جامعه اتخاذ كند.
دوّم. «مديريت و تدبير» عبارت از مجموعه استعدادهايى است كه در شرايط خاص، در رهبرى بارز و ظاهر مى‏شود و او را در اجراى وظايف سنگين خود يارى مى‏كند. كشف اين استعدادها از جمله مواردى است كه در تعيين رهبر، به يقين بايد مورد توجه خاص قرار گيرد.
سوّم. «قدرت و شجاعت» نيز از جمله شرايطى است كه يا از برجستگى‏هاى علمى و اخلاقى ناشى مى‏شود و يا آنكه در زمره استعدادهاى درونى رهبر به شمار مى‏رود. به هر حال مقام شامخ رهبرى چنين مراتبى را مى‏طلبد و به هنگام تعيين و انتخاب رهبرى، بايد به اين موضوع توجه جدى داشت.
مقام معظم رهبرى تاكنون توانايى‏هاى فوق‏العاده‏اى در راستاى رهبرى و مديريت جامعه ، خصوصاً در مواقع بحرانى و سرنوشت‏ساز ، از خود بروز داده‏اند. از ديگر سو ايشان از بينش صحيح سياسى و اجتماعى و قدرت و شجاعت بالايى برخوردار مى‏باشند. اين مهم با مرورى بر پيشينه مديريتى و سوابق درخشان ايشان در شوراى انقلاب، مجلس خبرگان رهبرى، مجلس شوراى اسلامى ، دوران رياست جمهورى، سخت‏ترين شرايط ناشى از جنگ و محاصره‏هاى بين‏المللى، بيش از يك دهه رهبرى نظام و با موفقيت بيرون آمدن از فراز و نشيب‏ها و مشكلات متعدد داخلى و بين‏المللى به خوبى قابل اثبات است و مبیّن كارآمدى، شجاعت، صلابت در سخن و پايدارى در هدف ، تدبير و مديريت توانای ايشان در مسؤوليت‏هاى خطير می باشد .[4]
آخرين مرحله‏اى كه شايسته است مورد توجه قرار گيرد، انتخاب قانونى ايشان از سوى خبرگان رهبرى است. اين انگاره خود متأثر از دو عامل است كه هر كدام به تنهايى، مهم‏ترين دليل بر شايستگى ايشان براى رهبرى نظام اسلامى است:
1. دارا بودن شرايط لازم براى رهبرى در حضرت آيت الله خامنه‏اى و احراز اين شرايط از سوى خبرگان، به عنوان بهترين و شايسته‏ترين فردى كه قدرت و توانايى رهبرى نظام را دارد. اين مسأله از سوى اكثريت قاطع اعضاى مجلس خبرگان تأييد شد.
2. تأكيد امام خمينى(ره) بر شايستگى آيت‏الله خامنه‏اى براى رهبرى نظام؛ حضرت امام در موارد متعددى به شايستگى ايشان تصريح كرده‏اند. حجت‏الاسلام و المسلمين هاشمى رفسنجانى در مجلس خبرگان رهبرى در سال 68 در حضور شاهدان اين قضيه را نقل كرد: در قضاياى مهدى هاشمى همراه با آقايان خامنه‏اى، موسوى اردبيلى و ميرحسين موسوى خدمت امام راحل رسيديم و سيد احمد خمينى نيز حضور داشت. در آنجا به امام گفتيم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبرى آينده در بن‏بست قرار مى‏دهيد. امام با اشاره به آقاى خامنه‏اى فرمود: «در ميان شما كسى است كه شايسته رهبرى است و شما در بن بست قرار نخواهيد گرفت». مرحوم حجت‏الاسلام سيداحمد خمينى (ره) نيز نقل نموده كه امام راحل فرمود: «آقاى خامنه‏اى شايسته رهبرى است» ؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری می گویند : « حضرت امام بارها از جناب عالى به عنوان مجتهدى مسلم و بهترين فرد براى رهبرى نام بردند.»[5]
واکنش علما و شخصیت ها
پس از اين انتخاب، مراجع بزرگوار تقليد، علما و شخصيت‏های مذهبی ، سیاسی ، فرهنگی و...، هر يك در پيام‏ها، سخنرانى‏ها، مصاحبه‏ها ، با تمجيد فراوان از اين انتخاب، آن را «هدايتى الهى»، «انتخابى شايسته»، «مايه دل‏گرمى و اميدوارى ملت ايران و يأس دشمنان» شمرده، از ايشان با عنوان «شخصيتى ممتاز»، «واجد همه شرايط رهبرى» و «صالح‏ترين فرد براى اين منصب» نام بردند.[6]به عنوان نمونه آيت الله العظمى اراكى (رحمة الله عليه) در پيامى به مقام معظم رهبرى فرمودند: « انتخاب شايسته حضرت عالى به مقام رهبرى جمهورى اسلامى ايران، مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است.» [7] و آيت اللّه العظمى گلپايگانى‏(ره) در بخشى از پيام خود خطاب به ايشان چنين می نگارد: « از خداوند متعال مسألت دارم كه تأييدات خود را بر شما در منصب حساس رهبرى جمهورى اسلامى ايران مستدام بدارد»[8] و آيت اللّه يوسف صانعى نیز چنین بیان می نماید: « آيت اللّه خامنه‏اى، نه تنها مجتهد مسلّم مى‏باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب‏الاتباع مى‏باشد.»[9] و آيت اللّه العظمى ميرزا هاشم آملى‏ نيز چنين بيان داشت: «انتخاب شايسته شما از سوى مجلس خبرگان، موجب اميد و آرامش گرديد؛ چرا كه شما شخصيتى متفكر، عارف به اسلام و صاحب درايت و تدبير هستيد» [10]



سه شنبه 13 خرداد 1393برچسب:, :: 6:34 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

عکس های ویژه رحلت امام خمینی

زندگینامه ی امام خمینی (ره)

در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق با 30 شهریور 1281 هجری شمسی (24 سپتامبر 1902 میلادی) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی ایران در خانواده ای اهل علم و هجرت و جهاد و در خاندانی از سلاله زهرای اطهر سلام الله علیها، روح الله الموسوی الخمینی پای بر خاکدان طبیعت نهاد.


 

او وارث سجایای آبا و اجدادی بود که نسل در نسل در کار هدایت مردم و کسب معارف الهی کوشیده اند. پدر بزرگوار امام خمینی مرحوم آیه الله سید مصطفی موسوی از معاصرین مرحوم آیه الله العظمی میرزای شیرازی (رض)، پس از آنکه سالیانی چند در نجف اشرف علوم و معارف اسلامی را فرا گرفته و به درجه اجتهاد نایل آمده بود به ایران بازگشت و در خمین ملجا مردم و هادی آنان در امور دینی بود. در حالیکه بیش از 5 ماه از ولادت روح الله نمی گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت، ندای حق طلبی پدر را که در برابر زورگوئیهایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند. بستگان شهید برای اجرای حکم الهی قصاص به تهران (دارالحکومه وقت) رهسپار شدند و بر اجرای عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.

بدین ترتیب امام خمینی از اوان کودکی با رنج یتیمی آشنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وی دوران کودکی و نوجوانی را تحت سرپرستی مادر مومنه اش (بانو هاجر) که خود از خاندان علم و تقوا و از نوادگان مرحوم آیه الله خوانساری (صاحب زبده التصانیف) بوده است و همچنین نزد عمه مکرمه اش (صاحبه خانم) که بانویی شجاع و حق جو بود، سپری کرد اما در سن 15 سالگی از نعمت وجود آن دو عزیز نی محروم گردید.

حضرت امام از سنین کودکی و نوجوانی با بهره گیری از هوشی سرشار، قسمتی از معارف متداول روز و علوم مقدماتی و سطح حوزه های دینیه، از آن جمله ادبیات عرب، منطق و فقه و اصول را نزد معلمین و علمای منطقه (نظیر آقا میرزا محمود افتخار العلما، مرحوم میرزا رضا نجفی خمینی، مرحوم آقا شیخ علی محمد بروجردی، مرحوم آقا شیخ محمد گلپایگانی و مرحوم آقا عباس اراکی و بیش ازهمه نزد برادر بزرگش آیه الله سیدمرتضی پسندیده) فرا گرفت و در سال 1298 هـ ش عازم حوزه علمیه اراک شد.

ازدواج امام خمینی و تشکیل خانواده:

 

ميرزا محمد ثقفي تهراني در زمان تحصيل در شهر مقدس قم، با حاج آقا روح ‌الله مصطفوي خميني (حضرت امام) كه در آن زمان 27 سال داشت آشنا شد كه همين آشنايي، واسطه‌ ازدواجامام خميني(ره) با بانو ثقفي در سال 1308 شمسي شد.

 

امام خميني در سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی با خدیجه ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد.برخلاف سنت رایج چند همسری و متعه در بین روحانیان آن زمان، خمینی هیچگاه همسر دیگری و متعه اختیار نکرد و برخلاف رسم آن زمان خمینی در امور منزل به همسرش کمک می کرد.

 


ثمره اين ازدواج تولد سيد مصطفي، فرزند اول آنها در آذر 1309؛ سيد احمد در 26 اسفند 1324 و خانم‌‌ها سيده فريده‌،‌ سيده زهرا و سيده صديقه بود.

 

 

 

تحصیل و تدریس

اندکی پس از هجرت آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی رحمه الله علیه (نوروز 1300 هجری شمسی، مطابق با رجب المرجب 1340 هجری قمری) امام خمینی نیز رهسپار حوزه علمیه قم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حوزوی را نزد اساتید حوزه قم طی کرد. که می توان از فرا گرفتن تتمه مباحث کتاب مطول (در علم معانی و بیان) نزد مرحوم آقا میرزا محمد علی ادیب تهرانی و تکمیل دروس سطح نزد مرحوم آیه الله سیدمحمد تقی خوانساری، و بیشتر نزد مرحوم آیه الله سید علی یثربی کاشانی و دروس خارج فق و اصول نزد زعیم حوزه قم آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی رضوان الله علیهم نام برد.

روح حساس و جستجوگر امام خمینی باعث می شد تا ایشان تنها به ادبیات عرب و دروس فقه و اصول بسنده نکند و به دیگر رشته های علمی نیز علاقمندانه روی آورد. از اینرو همزمان با فراگیری فقه و اصول نزد فقها و مجتهدین وقت به فراگیری ریاضیات و هئیت و فلسفه نزد مرحوم حاج سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و ادامه همین دروس به اضافه علوم معنوی و عرفانی نزد مرحوم آقا میرزا علی اکبر حکمی یزدی و عروض و قوافی و فلسفه اسلامی و فلسفه غرب را نزد مرحوم آقا شیخ محمد رضا مسجد شاهی اصفهانی و اخلاق و عرفان را نزد مرحوم آیه الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی و عالیترین سطوح عرفان نظری و عملی را به مدت شش سال نزد مرحوم آیه الله آقا میرزا محمد علی شاه آبادی ـ اعلی الله مقاماتهم ـ بپردازد.

پس از رحلت آیه الله العظمی حایری یزدی تلاش امام خمینی به همراه جمعی دیگر از مجتهدین حوزه علمیه قم به نتیجه رسید و آیه الله العظمی بروجردی (رض) به عنوان زعیم حوزه علمیه عازم قم گردید. در این زمان. امام خمینی به عنوان یکی از مدرسین و مجتهدین صاحب رای در فقه و اصول و فلسفه و عرفان و اخلاق شناخته می شد و زهد و وارستگی، تعبد و تقوای او زبانزد خاص و عام بود. همین خصلتهای متعالی که از طریق سالها مجاهده با نفس و ریاضتهای شرعی و تجربه مبانی و مفاهیم عرفانی در متن زندگی شخصی و اجتماعی به دست آمده بودند و همچنین مشی سیاسی حضرت امام که سخت معتقد به حفظ کیان حوزه ها و اقتدار روحانیت و زعامت دینی به عنوان تنها پناهگاه مردم در آن روزها ی خطیر و پرآشوب بود، این عوامل موجب می شدند تا آن حضرت علیرغم شایستگیها و اختلاف نظرها، همواره علم و فضل و تلاش خویش را در خدمت به تحکیم حوزه تازه تاسیس علمیه قم و به عنوان مدافعی دلسوز در کنار آیه الله العظمی حایری و آیه الله العظمی بروجردی باقی بماند. پس از رحلت آیه الله بروجردی نیز امام خمینی علی رغم رویکرد گسترده طلاب و فضلا و جامعه اسلامی به ایشان به عنوان یکی از مراجع تقلید، از هر گونه اقدامی که شائبه موقعیت طلبی و مقام خواهی داشته باشد به شدت پرهیز داشت و دوستان خویش را همواره به بی اعتنایی به اینگونه مسائل فرا می خواند. در زمانی که آگاهان جامعه اسلامی گرد وجود او را به عنوان منادی اسلام راستین گرفتند و آرزوهای خویش را در تقوی و علم و آگاهیهای وی یافتند، کمترین تغییری در مشی و منش امام خمینی پدید نیامد و این تکیه کلام همیشگی او بود که می فرمود:

«من خود را خادم و سرباز اسلام و ملت می دانم».

حضرت امام طی سالهای طولانی در حوزه علمیه قم به تدریس چندین دوره فقه، اصول، فلسفه و عرفان و اخلاق اسلامی در مدرسه فیضیه، مسجد اعظم، مسجد محمدیه، مدرسه حاج ملاصادق، مسجد سلماسی و.. .. همت گماشت و در حوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجد شیخ اعظم انصاری (ره) معارف اهل بیت و فقه را در عالیترین سطوح تدریس نمود و در نجف بود که برای نخستین بار مبانی نظری حکومت اسلامی را در سلسله درسهای ولایت فقیه بازگو نمود. به گفته شاگردان ایشان درس امام خمینی از معتبرترین کانونهای درسی حوزه محسوب می شد و در برخی از دوره هاـ سالهای تدریس در حوزه علمیه قم ـ شاگردان حاضر در محضر استاد به 1200 نفر هم رسیده بود که در میان آنان دهها تن از مجتهدین مسلم و شناخته شده حاضر بودند و ازمکتب فقه و اصول امام خمینی بهره می بردند. از برکات سالها تدریس امام خمینی تربیت صدها و بلکه به اعتبار مدت طولانی تدریس هزاران عالم و فرزانه ای بوده است که هر یک از آنها اینک روشنی بخش حوزه های دینیه اند و مجتهدان و فقیهان و عرفای برجسته و مطرح امروز در حوزه علمیه قم و دیگر مراکز دینی در زمزه شاگردان مکتب آن حضرت می باشند و متفکرانی همچون علامه شهید استاد مطهری و شهید مظلوم دکتر بهشتی افتخارشان این بود که سالها از محضر آن عارف کامل فیض برده اند. و امروزه چهره های درخشان روحانیتی که انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را در مصادر امور کشور راهبری می کنند از تربیت یافتگان مکتب فقهی و سیاسی امام خمینی بشمار می روند.



صفات بارز امام

امام خمینی (ره) از نظر علم و عمل، درک عمیق معرفتی و نیز تقوای عملی و علمی، از بزرگ ترین شخصیت های اسلامی به شمار می آمد. ایشان هم چنین در اندیشه دینی و تسلط بر معارف تشیع، وارستگی، تهذیب نفس، شجاعت، درک زمان، شناخت جامعه، رأفت با دوستان و شدت با دشمنان بی نظیر بود. اراده پولادین وی که ریشه در ایمان و اتکایش به خداوند داشت، اجازه نمی داد هیچ مانعی در عملی ساختن مقاصد والایش جلودار شود. ایشان در عین حال انسانی بسیار مهربان، سرشار از عطوفت، خویشتن دار و پرهیز کار بود و صبر و استقامت، مانع از آن بود که سخت ترین حوادث، خللی در اراده ایشان در رسیدن به هدف ایجاد کند.



قاطعیت امام (ره):

زمانی که امام خمینی (ره) امری را وظیفه و تکلیف شرعی خویش تشخیص می دادند، اگر سایر افراد هم با آن مخالفت می کردند، با قاطعیت تمام و بدون هیچ ترس و واهمه ای آن را دنبال کرده و انجام می دادند. ایشان در زمان پهلوی، خطاب به فرستاده رژیم شاه می گویند: «این را بدانید تا زنده هستم، اگر در خانه ام را هم به رویم ببندید، از پای نخواهم نشست و با این نیش قلم، علیه شما خواهم نوشت و اگر نشد، از شکاف در سخنم را به مردم خواهم رساند».



سیمای مردمی امام (ره):

جمله ویژگی های رهبری الهی امام خمینی (ره) آمیختگی بعد الهی با روح مردم داری ایشان بود. حضرت امام (ره) پیوسته خود را خدمتگزار و عاشق مردم می دانستند. ایشان می فرمودند: «مردم شریف ایران! من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم و شما را می شناسم، شما هم مرا می شناسید».



نظم در زندگی:

امام خمینی در پیروی از فرمایش امام علی (ع)، در رعایت پرهیزکاری و نظم در امور، از نمونه های کامل به شمار می روند که ضمن تهذیب نفس و تقوا، برای تمامی ساعات شبانه روز برنامه ای خاص داشتند. تمامی کارهای ایشان، از جمله مطالعه، عبادت، دعا و نیایش، رسیدگی به امور مسلمانان و کشورهای اسلامی، استراحت و اوقات فراغت و انجام امور برنامه و زمان مشخصی داشتند. ایشان ضمن پشتکار و خستگی ناپذیری، بر خدا توکل می کردند که همین ویژگی ها، سبب بهره برداری هرچه بهتر از ساعات پر برکت عمر ایشان به شمار می رود.



امام و نماز:

نماز، ارتباط بین بنده و خداوندگار عالمیان و صفا دهنده روح آدمی است که آن را جانی تازه می بخشند. نقل می کنند در روزهایی که امام خمینی (ره)، در بیمارستان تحت معالجه و عمل جراحی بودند و زیر دستگاه اکسیژن قرار داشتند، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتی در آن حال، نماز شب خود را نیز ترک نکردند.

حضرت امام خمینی (ره)، برای نماز تمیزترین جامه را بر تن می کردند. ایشان سپس با دقت وضو می گرفتند و محاسن مبارک خود را شانه می کردند. بعد عطر می زدند و پس از گذاشتن عمامه بر سرشان به نماز می ایستادند. حتی در هنگام بیماری و با وجود زخمی بزرگ در ناحیه شکم، ایشان موقع نماز، تمیزترین جامه ها را بر تن می کردند.



امام و دوستی با فرزندان:

امام خمینی (ره) در عین داشتن صلابت و صراحت، پدری مهربان و دل سوز و یاری امین برای اطرافیان و آشنایان نیز بودند. یکی از فرزندان این بزرگوار در وصف پدر چنین می گوید: «امام با افراد خانواده بسیار گرم و مهربان بودند، ولی در عین حال به خاطر جذبه ای که داشتند، از ایشان حساب می بردیم. امام همه اولادشان را به یک نظر نگاه می کردند، به طوری که بعد از این همه سال، متوجه نشدیم کدام یک از فرزندانشان را بیش تر دوست داشته اند».



آینده نگری و عاقبت سنجی امام:

آینده نگری و عاقبت اندیشی در امور، از ویژگی های شخصیتی امام خمینی (ره) به شمار می رفت که همواره به آن توجه وافری داشتند. ایشان در جایی فرموده بودند: « در این مبارزه، بذری را که الان می کاریم، ممکن است پنجاه سال دیگر به نتیجه برسد».



بصیرت و بینش امام

بصیرت، بینایی و دیدن مسائل و عمق زوایای امور، از ویژگی های شخصیتی امام خمینی (ره) به شمار می رفت که در فراز و نشیب های مسایل، از آن استفاده می کردند. ایشان نقل می کنند که: « گاهی کسی پیش من آمده، شروع به صحبت می کند (؛ولی) هنوز حرفش تمام نشده، می فهمم که آن چه می خواهد بگوید، چه نقشه ای دارد و چه نتیجه ای می خواهد از این ملاقات بگیرد.»

امام خمینی (ره) از همه علوم لازمه برای موفقیت در نهضت بهره مند بود. او عالمی اسلام شناس، سیاستمدار، مردم شناس، آگاه به مسائل روز دنیا و تاریخ عمومی و تاریخ اسلام بود که از فلسفه و عرفان و اخلاق و همه علوم تخصصی حوزوی در حد بسیار بالایی برخودار بود به گونه ای که نه تنها در حرکت های خود نیاز علمی به کسی نداشت؛ بلکه از استادان مشهور به شمار می رفت. یکی از نزدیکان امام می گوید: «یکی از اساتید نجف می گفت: من بیست سال در نجف درس خواندم و خیال می کردم مستغنی شده ام، اما وقتی امام نجف آمدند و من به درس او رفتم! دیدم خیر، هنوز چیزی نفهمیده ام».



امام (ره) و طرح مباحث نظری حکومت:

با تبعید شدن امام خمینی (ره) به نجف اشرف، ایشان در بهمن 1348، سلسله درس هایی را درباره حکومت اسلامی و ولایت فقیه مطرح نمودند. امام در آن درس ها، دورنمای مبارزه و هدف های نهضت را ترسیم، و مبانی فقهی، اصولی و عقلی حکومت اسلامی و مباحث نظری حکومت داری را ارائه کردند. با انتشار این مطالب در قالب کتاب ولایت فقیه، شور تازه ای در میان مبارزان به وجود آمد.



امام (ره) و طرح مسایل نوین فقهی:

دوران تبعید امام خمینی (ره) در ترکیه، با سختی های زیادی همراه بود، به گونه ای که حتی ایشان حق پوشیدن لباس روحانیت را نداشت. این دوران تبعید، یازده ماه به طول انجامید. ترک ها برای منزوی ساختن ایشان، چندین بار محل سکونت را تغییر دادند، اما امام چون کوهی استوار در مقابل دشمنان ایستاده و با وجود همه مشکلات، با استفاده از فرصت به دست آمده در ترکیه، به تدوین کتاب تحریر الوسیله پرداختند که در آن، برای اولین بار از احکام جهاد، دفاع، امر به معروف و نهی از منکر، در رساله های عملیه یاد شده بود.



امام، عرفان و تعقل:

بیش تر عرفا، سیر و سلوک را امری نفی کننده تعقل، یا جدای از آن می دانند و عقیده دارند که راه عرفان، جدای از طریق عقل است و مسایل عرفانی، یافتنی است، نه گفتنی. امام خمینی (ره) نه تنها در پیمودن این مسیر، عقل را مردود نمی شمردند؛ بلکه برای طرح مبانی عرفانی و خداشناسی، استدلال عقلی هم می کردند. در واقع امام، با تأثیر پذیری از قرآن و تعالیم اهل بیت (ع) برای عنصر تفکر و اندیشه، احترام خاصی قائل بوده و از تعقل به شدت حمایت می کردند. در عرفان ایشان، تفکر و تحقیق، یکی از ارکان و سلوک به شمار می آید.



امام و درس اخلاق:

پس از رحلت آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، استاد بزرگ اخلاق، امام خمینی (ره) این درس را در عصر روزهای جمعه ادامه دادند که البته بعدها توسط کارگزاران رضاخان به تعطیلی کشید. یکی از شاگردان این کلاس می گوید: «امام، در هفته یک بار درس اخلاق داشتند که یک هفته انسان را کنار از گناه نگاه می داشت و تحت تأثیر آن، او را از تمایلات مادی و حیوانی باز می داشت».



امام و توصیه به تهذیب نفس در جوانی:

حضرت امام خمینی (ره) در نامه ای که به فرزندشان حاج احمد آقا نگاشت، در مورد چگونگی استفاده از دوران جوانی، چنین سفارش می کند. «عزیزم! از جوانی به اندازه ای که باقی است، استفاده کن در پیری همه چیز از دست می رود؛ حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکرهای بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر می دهد و تا لحظه آخر با وعده های پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز می دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، می گیرد».

 

رحلت امام خمینی (ره)، وصال یار، فراق یاران

امام خمينى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بايــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نيز تـمام هستيـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود. اينك در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش ، فـرا مـى رسيد. او خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.
شگفت آنكه امام خمينـى در يكـى از غزلياتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است :
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم             سالها مى گذرد حادثه ها مى آيد 
ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود. قــلبـى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـيا كرده بـود. بــه وسيله دوربين مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بيمارستان نصب شده بـود روزهاى بيمارى و جريان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هايـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ايـن ايـام از تلويزيون پخـش شـد غوغايى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نيست. لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرين شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حاليكه چنديـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد. در ساعات آخر ، طمانينه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانيت خـدا و رسالت پيـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنيـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد. وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـويـى زلزله اى عظيـم رخ داده است ، بغضها تـركيـد و سرتاسر ايران و همـه كانـونهايـى كـه در جـهان بـا نام و پيام امام خمينـى آشـنا بـودنـد يــكپارچه گـريستند و بـر سر و سينه زدنـد. هيچ قلـم و بيـانـى قـادر نيست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غير قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصيف كند.
مـردم ايـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اين چنيـن ضجه كـنند و صحنه هايى پديد آورند كه در تاريخ نمونه اى بـديـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداريـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـايمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمريكايى و غربـى را از سرزمينشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احــيا كـرده بــود ، مسلمـيـن را عــزت بـخـشـيـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شيـطانـى دنـيا ايستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمايت همه جانبه مـى شـد. مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دينـى خـود و منادى اسلام راستيـن را از دست داده بـودند.
شايـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ايـن مفاهيـم نيستنـد ، اگـر حالات مردم را در فيـلمهاى مـراسـم توديع و تشييع و خاكسپارى پيكر مطهر امام خمينـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگينـى ايـن حادثه تاب تحمـل نيـاورده و قـلبـشان از كار ايستـاده بـود را بشنـوند و پيكرهايى كه يكـى پـس از ديـگرى از شـدت تـاثـر بيهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعـيت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فيلمها و عكسها ببيننـد، در تفسير ايـن واقعيتها درمانده شوند.
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد، مشكلـى نـخواهند داشت. حقيقـتا مردم ايران عاشق امام خمينى بـودند و چـه شعار زيبا و گـويايى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه:
عشق به خمينـى عشق به همه خوبيهاست.
روز چهاردهم خرداد 1368 ، مجلس خبرگان رهبری تشكيل گرديـد و پـس از قرائت وصيتنامه امـام خمينى تـوسـط حضرت آيـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيـم طـول كشيد ، بحث و تبـادل نظر براى تعييـن جانشينـى امام خمينـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چنديـن ساعت سـرانجام حضرت آيـه الله خامنه اى ( رئيـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمينـى ـ سلام الله عليه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از يـاوران قيـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام درهمـه فـراز و نشيبها در جـمع ديگـر يــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ايـن رسالـت خطير بـرگـزيده شد. سالها بـود كه غـربيـها و عوامل تحت حمايتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام مايـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند.
اما هـوشمندى ملت ايران و انتخاب سريع و شايسته خـبرگان و حمايـت فـرزنـدان و پيـروان امـام همه اميدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پايان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمينـى در پهـنه اى وسيعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود. مگر انديشه و خـوبى و معنويت و حقيقت مى ميرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 68 ميلونها نفر از مردم تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـريـن بـار با پيكر مطهر مـردى كه بـا قيـامش قـامت خميـده ارزشها و كرامتها را در عصر سياه ستـم استـوار كرده و در دنـيا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هيچ اثرى از تشريـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود. همه چيز، بسيجى و مردمى وعاشقانه بـود. پيـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه ميليـونها نفـر از جمعيت مـاتـم زده چـون نگينى مى درخشيد. هر كس به زبان خويـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ريخت. سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جميعت سياهپوش بود.
پـرچمهاى عزا بـر در و ديـورا شهر آويخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل به گـوش مـى رسيـد. شـب كـه فـرا رسيـد هزاران شمع بياد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بـيابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد. خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود.
فرياد يا حسيـن بسيجيان كه احساس يتيمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سينه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورايـى كرده بـود. بـاور اينـكـه ديـگر صداى دلنشيـن امام خمينـى را در حسينيه جماران نخـواهند شنيد ، طاقتـها را بـرده بـود. مـردم شـب را در كـنار پيـكـر امـام بـه صبـح رسانيدند. در نخستین ساعت بامداد شانزدهم خــرداد ، ميلیونها تـن به امامت آيه الله العظمـى گلپايگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپيكر امام نماز گزاردند.
انبـوهى جمعيت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمـينى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ايـن حماسـه در مـراسـم تشييع پيكر امام ، از شگفـتيهاى تـاريخ اسـت. خـبرگـزاريهاى رسمـى جهـانـى جمعيت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 ميليـون نفر و جمعيت حاضـر در مــراسـم تشـييـع را تا 9 ميليـون نفر تخميـن زدند و ايـن در حالى بـود كه طى دوران 11 ساله حكومت امام خمينى به واسطه اتحـاد كشـورهای غربى و شرقى در دشمنى با انقلاب و تحميل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه ديـگـر آنـان ، مردم ايـران سخـتيها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزيزان بى شمارى را در ايـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـايـست بـتدریج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اين چنيـن نشـد. نسل پرورش يـافـته در مكتب الـهى امام خمينى به ايـن فرمـوده امام ايـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاريها و جان نثـاريها ومحروميتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفيـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نيافت ، طـى اطلاعيه هاى مـكرر از راديـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هايشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد. براى مسئوليـن تـرديـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان ديگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نيز بر جمعيت تشييع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزير در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفـين بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـايـى از اين مـراسـم بـوسـيـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدين سان رحلت امام خمينـى نيز همچـون حياتـش منـشأَ بيـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و يادش جاودانه گرديد چرا كـه او حقيـقت بـود و حقيقت هميشه زنـده است و فناناپذير.

 

 

 

امام (ره) از دیدگاه مقام معظم رهبری:

مقام معظم رهبری، عظمت روح و شخصیت والای امام خمینی (ره) را چنین بیان می کنند: « نام آور بزرگ دوران معاصر، یعنی امام روح امام خمینی (ره) دانشمندی پارسا و خردمندی پرهیزکار و حکیمی سیاست مدار و مؤمنی نواندیش و عارفی شجاع و هوشمند و فرمانروایی عادل و مجاهدی فداکار بود. او فقیه و اصولی و فیلسوف و عارف و معلم اخلاق و ادیب و شاعر بود. در او خصلت های برجسته خداداد، در آمیخته با آن چه او خود از معارفی قرآنی آموخته و دل و جانش را به آن زیور داده بود، شخصیت عظیم و جذاب و تأثیر گذاری پدید آورده بود که هر یک از چهره های برجسته یک قرن اخیر جهان ـ که قرن رجال بزرگ و مصلحان نام آور دینی و سیاسی و اجتماعی است ـ در برابر آن کم جاذبه و یک بُعدی و کوچک به نظر می آمدند».

 



جمعه 9 خرداد 1393برچسب:, :: 10:55 قبل از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

Ya-Mahdi-Shahvar-net-(12)

فضیلت ماه شعبان

شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مى‌گرفت و به ماه رمضان وصل مى‌كرد و مى‌فرمود شعبان، ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب می‌شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است كه چون ماه شعبان فرا می‌رسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى‌نمود و مى‌فرمود اى اصحاب من مى‌دانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مى‌فرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى‌كنم كه از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام كه هر كه روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت كرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

شیخ از صفوان جمال روایت كرده كه گفت : حضرت صادق علیه السلام به من فرمود كسانى را كه در اطراف تو هستند را بر روزه گرفتن در ماه شعبان ترغیب کن. گفتم فدایت شوم مگر در فضیلت آن چیزى هست؟ فرمود بله همانا كه رسول خدا صلى الله علیه و آله هر گاه هلال ماه شعبان را مى‌دید به مُنادیى امر مى‌فرمود كه در مدینه ندا مى‌كرد: اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خدا صلى الله علیه و آله به سوى شما. ایشان مى‌فرماید آگاه باشید همانا شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه در آن ماه روزه بگیرد.

سپس از حضرت صادق علیه السلام و ایشان از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل کرد که مى‌فرمود: از زمانى كه شنیدم منادى رسول خدا صلى الله علیه و آله ندا كرد در ماه شعبان، ترک نشد از من روزه شعبان و ترک نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى.

سپس مى‌فرمود كه روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خدا است.

اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است: اعمال مشتركه و اعمال مختصه .

 

عبادت و صلوات

اعمال مشتركه ماه شعبان

 

1- هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.

2- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هر كس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مثل آن است كه هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار كند.

3- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است كه آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض كرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بگیرد؟

حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.

عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر كس  در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان كه یكى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌كند تا آن كه در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى كه به اندازه كوه اُحُد شده باشد.

4- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » را كه ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن كه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.

5- در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز اقامه شود؛ که در هر ركعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا  در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌كنند. پس ملائكه عرض مى‌كنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.

عبادت و صلوات

6- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .

7- در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :

اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَكِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى كانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.

اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .

عبادت و صلوات

8- در این ماه مناجات شعبانیه خوانده شود. این مناجات از ابن خالویه نقل شده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان است.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیكَ مُسْتَكیناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَیْكَ راجِیاً لِما لَدَیْكَ ثَوابى وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى وَ تَعْرِفُ ضَمیرى وَلا یَخْفى عَلَیْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُكَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى وَ بِیَدِكَ لا بِیَدِ غَیْرِكَ زِیادَتى وَ نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضَرّى اِلهى اِنْحَرَمْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَرْزُقُنى وَ اِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَنْصُرُنى.

اِلهى اَعُوذُبِكَ مِنَ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ اِلهى اِنْ كُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِكَ اِلهى كَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْكَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَكُّلى عَلَیْكَ فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِكَ اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْكَ بِذلِكَ وَ اِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْكَ وَسیلَتى.

اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهى لَمْ یَزَلْ بِرُّكَ عَلَىَّ اَیّامَ حَیوتى فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنّى فى مَماتى اِلهى كَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لى بَعْدَ مَماتى وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَمیلَ فى حَیوتى اِلهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فى الاُْخْرى اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحینَ فَلا تَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهى جُودُكَ بَسَطَ اَمَلى وَ عَفْوُكَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى اِلهى فَسُرَّنى بِلِقاَّئِكَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبادِكَ اِلهى اعْتِذارى اِلَیْكَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ.

اِلهى لا تَرُدَّ حاجَتى وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى وَلا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجاَّئى وَ اَمَلى اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى لَمْ تَهْدِنى وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى. اِلهى ما اَظُنُّكَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْكَ اِلهى فَلَكَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً داَّئِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَلا یَبیدُ كَما تُحِبُّ وَ تَرْضى اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ اِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّكَ اِلهى اِنْ كانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلى فَقَدْ كَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِكَ اَمَلى اِلهى كَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماً وَ قَدْ كانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِكَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.ً

 اِلهى وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ اَبْلَیْتُ شَبابى فى سَكْرَةِ التَّباعُدِ مِنْكَ اِلهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى بِكَ وَ رُكُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِكَ. اِلهى وَ اَنَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ اِلَیْكَ اِلهى اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْكَ مِمَّا كُنْتُ اُواجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِكَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ اِلهى لَمْ یَكُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِكَ اِلاّ فى وَقْتٍ اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالى فى كَرَمِكَ وَ لِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ اِلهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَكَ وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَاَطاعَكَ یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ وَ یا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ. اِلهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِساناً یُرْفَعُ اِلَیْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ اِلهى إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوكٍ. اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنیرٌ وَ اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ یا اِلهى فَلا تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِكَ وَلا تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِكَ اِلهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلایَتِكَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ اِلهى وَ اَلْهِمْنى وَ لَهاً بِذِكْرِكَ اِلى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتى فى رَوْحِ نَجاحِ اَسْماَّئِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ.

اِلهى بِكَ عَلَیْكَ اِلاّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِكَ وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِكَ فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى دَفْعاً وَلا اَمْلِكُ لَها نَفْعاً اِلهى اَنَا عَبْدُكَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنیبُ فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ اِلهى هَبْ لى كَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَیْكَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاَّءِ نَظَرِها اِلَیْكَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ اِلهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَكَ وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً.

اِلهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاْیاسِ وَلاَ انْقَطَعَ رَجاَّئى مِنْ جَمیلِ كَرَمِكَ اِلهى اِنْ كانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْكَ فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَكُّلى عَلَیْكَ اِلهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَكارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى كَرَمِ عَطْفِكَ اِلهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتْعِدادِ لِلِقاَّئِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلاَّئِكَ اِلهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ عَظیْمُ عِقابِكَ فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِكَ.

اِلهى فَلَكَ اَسْئَلُ وَ اِلَیْكَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِكَرَكَ وَلا و یَنْقُضُ عَهْدَكَ وَلا یَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِكَ اِلهى وَ اَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّكَ الاْبْهَجِ فَاَكُونَ لَكَ عارِفاً وَ عَنْ سِواكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خاَّئِفاً مُراقِباً یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً كَثیراً.

این از مناجات‌هاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است.

عبادت و صلوات

اعمال مُختصّه ماه شعبان

شب اوّل

دوازده ركعت که در هر رکعت حمد یک مرتبه و یازده مرتبه توحید خوانده شود.

 

روز اوّل

1- روزه‌ این روز فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه هر كه روز اوّل شعبان را روزه بگیرد براى او بهشت واجب می‌شود.

2- سید بن طاوس از حضرت رسول صَلَّى اللهِ علیه و آله براى كسى كه سه روز اوّل این ماه را روزه بگیرد ثواب بسیارى نقل كرده است.

3- در شب‌هاى سه روز اول دو ركعت نماز وارد شده که در هر ركعت حمد یك مرتبه و توحید یازده مرتبه خوانده شود.

 

روز سوّم

روز سوم، روز مباركى است كه امام حسین بن على علیهماالسلام در این روز متولد گشت. از قاسم بن عَلاء همدانى وكیل امام حسن عسكرى علیه السلام نامه‌ای رسیده که مولاى ما امام حسین علیه‌السلام در روز پنجشنبه سوم شعبان متولد گشت پس این روز را روزه گرفته شود و دعای ذیل در آن روز خوانده شود.

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّماَّء ُوَ مَنْ فیها وَالاْرْضُ وَ مَنْ عَلَیْها وَ لَمّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَ سَیِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ یَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَالشِّفاَّءَ فى تُرْبَتِهِ والْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ والاْوصِیاَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ وَ غَیْبَتِهِ حَتّى یُدْرِكُوا الاْوْتارَ وَ یَثْاَروُا الثّارَ وَ یُرْضُوا الْجَبّارَ وَ یَكُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ. اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْكَ اَتَوَسَّلُ وَ اَسْئَلُ سُؤالَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیَّئٍ اِلى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فى یَوْمِهِ وَ اَمْسِهِ یَسْئَلُكَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ رَمْسِهِ.

اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْكَرامَةِ وَ مَحَلَّ الاِقامَةِ. اَللّهُمَّ وَ كَما اَكْرَمْتَنا بِمَعْرِفَتِهِ فَاَكْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَ سابِقَتَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ یُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَ یُكْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَ عَلى جَمیعِ اَوْصِیاَّئِهِ وَ اَهْلِ اَصْفِیاَّئِهِ الْمَمْدُودین مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ وَالْحُجَجِ عَلى جَمیعِ الْبَشَرِ. اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ مَوْهِبَةٍ وَ اَنْجِحْ لَنا فیهِ كُلَّ طَلِبَةٍ كَما وَ هَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ عاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ .

از امام صادق علیه السلام برای این روز دعایی روایت شده که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خوانده‌اند:

اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَكانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِى َُّعنِ الْخَلایِقِ عَریضُ الْكِبْرِیاَّءِ قادِرٌ عَلى ما تَشاَّءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَریبٌ إذا دُعیتَ مُحیطٌ بِما خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْكَ قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ وَ مُدْرِكٌ ما طَلَبْتَ وَ شَكُورٌ اِذا شُكِرْتَ وَ ذَكُورٌ اِذا ذُكِرْتَ اَدْعُوكَ مُحْتاجاً وَ اَرْغَبُ اِلَیْكَ فَقیراً وَ اَفْزَعُ اِلَیْكَ خاَّئِفاً وَ اَبْكى اِلَیْكَ مَكْرُوباً وَ اَسْتَعینُ بِكَ ضَعیفاً وَ اَتوَكَّلُ عَلَیْكَ كافِیاً اُحْكُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا (بِالْحَقِّ) فَاِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوابِنا وَ قَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ نَبِیِّكَ وَ وَُلَْدُ حَبیبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللهِ الَّذِى اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَائْتَمَنْتَهُ عَلى وَحْیِكَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .

 

شب سیزدهم

اولین شب از لَیالى بیض است و كیفیّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت .

برگرفته از سایت تبیان



 آهنگ هم آواز طوفان با صدای حامد زمانی (به مناسبت سالروز واقعه طبس) 
• زمان : 4:50 
آهنگ “هم آواز طوفان”یک قطعه حماسی است که به مناسبت 5 اردیبهشت (سی و چهارمین سالروز شکست سپاه ابرهه در صحرای طبس و طوفان شن) ساخته شده است.
شعر این اثر از اشعار برگزیده جشنواره موسیقی ضد استکباری طبس است. این ترانه برای اولین بار در مراسم جشن شب شعر و موسیقی «هم آواز طوفان» در حسینیه هنر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی رونمایی گردید. 

 

 

http://media.farsnews.com/media/uploaded/files/video/1393/02/08/13930208000478.flv



چهار شنبه 24 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 10:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

 

 

 
بارگاه مطهر امیرالمومنین(ع)-نجف
جهت مشاهده بیشتر تصاویر بر روی لینک ذیل کلیک کنید
http://multimedia.tasnimnews.com/Media/Gallery/368547

 



چهار شنبه 24 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 4:1 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی گلشن، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌اله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) با حضور در ستاد فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مدت دو ساعت از نمایشگاه دستاوردهای این نیرو بازدید کردند.

در این نمایشگاه، دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینه‌های طراحی و ساخت پهپادها، سامانه‌های موشکی ضدناو و بالستیکی و ضد سپر موشکی، سامانه‌های پدافندی و انواع رادارها و مراکز کنترل فرماندهی به نمایش گذاشته شده بود.

بخش مربوط به پیشرفت‌ها و دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه در عرصه ساخت و طراحی انواع پهپادها اولین سالنی بود که فرمانده کل قوا از آن بازدید کردند. در این قسمت، پهپادهای شاهد ۱۲۹، شاهد ۱۲۵ و شاهد ۱۲۱ و سیستم‌های هدایت و کنترل و موتور پرنده‌های هدایت‌پذیر از راه دور، که بدست متخصصان و کارشناسان داخلی طراحی و ساخته شده‌اند، ارائه شده بود.

نمایش پهپاد فوق پیشرفته و رادار گریز RQ170 غنیمتی و ساخت مدل بومی آن از مهمترین بخش‌های این نمایشگاه بود. متخصصان نیروی هوافضای سپاه در مدت حدود دو سال توانسته‌اند، پهپاد فوق پیشرفته RQ170 آمریکا را مهندسی معکوس کنند. در بازدید رهبر انقلاب اسلامی از مراحل بازسازی این پهپاد فوق پیشرفته، چگونگی چیدمان اجزاء مهم RQ170 از جمله چگونگی بازسازی اطلاعات ذخیره شده از اهداف، شناسایی شبکه ارتباط ماهواره‌ای مورد استفاده، شناسایی و تحلیل رادارگریزی، استخراج و بازسازی نرم‌افزار هدایت و کنترل کامپیوتر پرواز، و تعمیر و راه‌اندازی موتور هواپیما تشریح شد.

سالن مربوط به موشک‌های زمین به زمین نیروی هوافضای سپاه دومین قسمتی بود که فرمانده کل قوا از آن بازدید کردند. در این بخش، انواع موشک‌های ضدناو و بالستیکی، موشک‌های زلزال، خلیج فارس، زلزال بارشی، هرمز ۱ و ۲، کروز، فجر ۵، رعد ۳۰۱ و سجیل که مراحل مختلف تولید آنها از ایده تا تولید بدست متخصصان داخلی انجام شده است، ارائه شده بودند.

همچنین امروز با حضور حضرت آیت‌اله خامنه‌ای از سامانه پدافندی سوم خرداد که بدست متخصصان داخلی طراحی و ساخته شده است، رونمایی شد. این سامانه پدافندی که طراحی و ساخت آن یک سال و نیم طول کشیده، دارای برد ۵۰ کیلومتر است و همزمان چهار هدف را رهگیری و همزمان هشت موشک را شلیک می‌کند.

سامانه پدافندی طبس، مرکز کنترل فرماندهی، انواع سامانه‌های پدافندی رعد ۱ و ۲ و انواع رادارها، از دیگر دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه بود که در نمایشگاه ارائه شده بودند.

انواع رادارها از جمله رادارهای بشیر و کاوش، مراکز کنترل فرماندهی و جنگ الکترونیک از دیگر توانمندی‌های نیروی هوافضای سپاه بود که مورد بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی بعد از بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی در جمع فرماندهان عالی سپاه و ارتش و تعدادی از فرماندهان و متخصصان و کارشناسان نیروی هوافضای سپاه، بازدید از این نمایشگاه را بسیار شیرین و فراموش نشدنی خواندند و تاکید کردند: مهمترین درس این نمایشگاه، اثبات استعداد و توانایی ملت ایران برای ورود به میدان‌های دشوار و میدان‌هایی است که دشمن قصد ممنوع‌الورود کردن آن‌ها را دارد.

حضرت آیت‌اله خامنه‌ای افزودند: این نمایشگاه به همه ما مسئولان پیام اقتدار و توانایی درونی را می‌دهد و اعلام می‌کند که «ما می‌توانیم».

ایشان با اظهار گلایه از توجه جدی نکردن برخی مسئولان به پیام اقتدار و توانایی درونی خاطرنشان کردند: متاسفانه در برخی از بخش‌ها مدیران ما این پیام را درک نمی‌کنند.

رهبر انقلاب اسلامی «استعداد، توانایی و عزم» را مهمترین عامل اقتدار دانستند و گفتند: در طول سال‌های گذشته، در هر بخشی که بر آن متمرکز شدیم و عزم صاحبان عزم را متوجه آن کردیم، به نتیجه رسیدیم.

حضرت آیت‌اله خامنه‌ای افزودند: من همواره طرف‌دار ابتکار در سیاست خارجی و مذاکره بوده و هستم و توصیه همیشگی من به مسئولان این بوده که در سیاست خارجی و مبادلات بین‌المللی هرچه تلاش و ابتکار وجود دارد به کار بندند اما نباید نیازمندی‌های کشور و برخی مسایل همچون تحریم‌ها، به مذاکره گره زده شود.

 ایشان تاکید کردند: مسئولان باید موضوع تحریم را به طریق دیگری حل کنند.

 رهبر انقلاب اسلامی نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه را نمونه‌ای عملی از استعداد و توانایی ملت ایران و جمع کردن عزم صاحبان عزم و توانایی پیشرفت در کشور دانستند و خاطر نشان کردند: «باید بدانیم که می‌توانیم».

 حضرت آیت‌اله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه عمده مشکل ملت‌ها، اطلاع نداشتن از توانایی خود است، افزودند: مشکل ملت ایران تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این بود که نمی‌دانست، می‌تواند، همان‌طور که امروز هم هنوز برخی نمی‌دانند که می‌توانیم!

ایشان مجموعه‌ی جوان و مبتکر نیروهای مسلح را الگویی برای همه بخش‌های مختلف کشور دانستند و گفتند: ما در زمینه‌های اقتصادی نیز می‌توانیم با تکیه بر توانایی‌ها و استعدادهای درونی خود بسیاری از گره‌ها را باز کنیم و در قبل هم این موضوع تجربه شده است.

رهبر انقلاب اسلامی دلیل اصلی دشمنی‌ها را استقلال ملت ایران و پایبندی به اسلام و قرآن خواندند و افزودند: اسلام و قرآن، ملت‌های مسلمان را به ایستادن بر روی پای خود و تکیه بر هویت اسلامی – انسانی و حسن ظن به خداوند متعال و تسلیم نشدن در مقابل ظلم و غارت‌گری زورگویان بین‌المللی دعوت می‌کند، بنابراین تا وقتی که ملت ایران بر اسلام و قرآن و هدف‌های والای خود پای می‌فشارد، دشمنی‌های جبهه استکبار ادامه خواهد داشت.

حضرت آیت‌اله خامنه‌ای تاکید کردند: جبهه استکبار تلاش دارد تا ملت ایران را به زانو درآورد و وادار به عقب‌نشینی کند اما قطعا به این هدف نخواهند رسید.

ایشان با اشاره به اظهارات غیرعاقلانه و غیرهوشمندانه طرف غربی در مذاکره با ایران، بخصوص تاکید بر محدود شدن توان موشکی کشور، خاطرنشان کردند: آن‌ها درحالی توقع محدود شدن برنامه موشکی ایران را دارند که دائما در حال تهدید نظامی ایران هستند، بنابراین چنین توقعی، احمقانه و ابلهانه است.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه رفتارهای غیرعقلانی طرف مقابل نشان‌دهنده شکست قطعی آنها در برابر ملت ایران است، گفتند: نیروی هوافضای سپاه باید کارها و برنامه‌های خود را با دقت به پیش برد و به حد کنونی نیز راضی نباشد.

حضرت آیت‌اله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه نیروی هوافضا باید تولیدات خود را به مرحله تولید انبوه برساند، خاطرنشان کردند: این موضوع یک وظیفه است و همه مسئولان نظامی باید در این جهت تلاش کنند و مسئولان دولت نیز پشتیبانی از این موضوع را باید جزو وظایف اصلی خود بدانند.

ایشان با اشاره به ادامه پیشرفت‌های دشمن همزمان با پیشرفت‌های کشور، افزودند: باید بگونه‌ای برنامه‌ریزی شود که فاصله‌ها کم شود و در مواردی هم که فاصله‌ها کم است، از طرف مقابل پیشی بگیریم.

فرمانده کل قوا در پایان سخنان خود این نکته را متذکر شدند که باید در کنار تکیه بر استعدادهای درونی و بالفعل کردن ظرفیت‌ها و استعدادها، از خداوند متعال نیز کمک گرفته شود و هیچگاه از درخواست برای مدد و هدایت الهی غفلت نشود.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی سردار سرتیپ حاجی‌زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گزارشی از دستاوردهای این نیرو در عرصه‌های موشکی، پهپادها، پدافندهای هوایی و رادارها و مراکز کنترل فرماندهی ارائه کرد و گفت: متخصصان و کارشناسان نیروی هوافضای سپاه بر تحریم‌ها و موانع فنی و تکنیکی فایق آمده‌اند بگونه‌ای که امروز توان موشکی ایران در رتبه اول منطقه و در رتبه هفتم جهان است.

وی تاکید کرد: نمایشگاه امروز بخش کوچکی از توانمندی‌های پاسداران اسلام و کشور است و اگر دشمن دچار هرگونه خطا و اشتباهی شود، درس‌های فراموش نشدنی به او داده خواهد شد.

سردار حاجی‌زاده افزود: نیروهای مسلح در بخش نظامی با بهره‌مندی از تدابیر فرماندهی معظم کل قوا از تحریم‌ها عبور کردند و امید است سایر مدیران و افسران عرصه‌ی اقتصاد مقاومتی نیز بتوانند با الگو گرفتن از این شیوه‌های موفق بر تحریم‌ها و تهدیدهای دشمن غلبه کنند.

همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای ورود به ستاد فرماندهی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با حضور بر مزار شهدای گمنام ضمن قرائت فاتحه برای شهدای دفاع مقدس، علوّ درجات مسئلت کردند.

برای مشاهده عکس های مربوطه اینجا کلیک کنید.



سه شنبه 23 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 5:5 بعد از ظهر ::  نويسنده : علی آذرنیوشه

تعداد شهدای شهرستان طبس در حال حاضر ۲۲۱ نفر می باشد که ۹ نفر از آنها شهدای گمنام هستنداز

مجموع شهدا ۷۵ نفر متعلق به شهر طبس ۶۴ نفر بخش مرکزی ۵۶ نفر بخش دستگردان و ۱۷ نفر

بخش دیهوک می باشند

به گزارش آوای طبس  ازنشریه عاشوراییان که بمناسبت دومین یادواره سرداران و ۲۱۴ شهید شهرستان

طبس منتشر شده:از مجموع این شهدا ۹۹ نفر بسیجی ۳۷ نفر پاسدار ۲۷ نفر ارتشی, ۲۷ نفر سرباز

سپاه و ۱۹ نفر نیروی انتظامی و ۳ نفر جهادی می باشند. ۷۳ نفر از شهدا متاهل و مابقی مجرد بوده

اند . از لحاظ سنی یک نفر زیر ۱۵ سال (شهید داریوش) ۱۱۲ نفر سنین ۱۵ تا ۲۰ سال

۶۰ نفرسنین ۲۱ تا ۲۵ سال ۱۸ نفر سنین ۲۶ تا ۳۰ سال و ۲۱ نفر سنین ۳۰ سال به بالا بوده اند.

کمیته ایثارگران یادواره در این نشریه می افزاید:تعداد رزمندگان اعزامی به جبهه های حق علیه باطل از

طبس در هشت سال دفاع مقدس ۲۴۷۷ نفر بوده که از این تعداد ۱۵۷ نفر بالای یکسال در جبهه ها

حضور داشته اند.

تعداد جانبازان طبس ۴۶۷ نفر می باشدکه ازاین تعداد ۸نفر بالا ۵۰ درصد ۹۷ نفر بین ۲۵ تا ۵۰ درصدبوده

اندومابقی زیر ۲۵ درصد جانبازی دارند همچنین تعدادآزادگان طبس ۲۰ نفر می باشد.

  در زیر اسامی شهدای شهرستان طبس را به ترتیب حروف الفبا ملاحظه می‌فرمایید، لطفا برای مشاهده اطلاعات کامل هر شهید بر روی نام وی کلیک کنید.

توضیح:

تعداد کل شهدای شهرستان طبس ۲۲۱ تن است که ۹ شهید آن گمنام هستند.

۱۵۱- قربانی رمضانعلی

۱۵۲- قربانی محمدحسین

۱۵۳- قلی‌زاده غلامعلی

۱۵۴- قلیان‌مقدم محمدحسین

۱۵۵- قوسیان‌مقدم عباسعلی

۱۵۶- قوسیان‌مقدم محمدحسین

۱۵۷- قوی‌پنجه محمد

۱۵۸- کارگرزاده محمد

۱۵۹- کاظم‌زاده محمد

۱۶۰- کاظمی علیرضا

۱۶۱- کاظمی غلامرضا

۱۶۲- کاظمی قدمعلی

۱۶۳- کربلائی عباس

۱۶۴- کرمی عباسعلی

۱۶۵- کفاشی حمیدرضا

۱۶۶- گلپور ابراهیم

۱۶۷- گلی علیرضا

۱۶۸- گندمی رمضان

۱۶۹- لطفی حسن

۱۷۰- لطفی حسین

۱۷۱- محمدخت رمضان

۱۷۲- محمدزاده علی

۱۷۳- محمدنژاد محمود

۱۷۴- حسن محمدنیا

۱۷۵- محمدی احمد

۱۷۶- محمدی عباس

۱۷۷- محمدی غلامحسین

۱۷۸- محمدیان حسن

۱۷۹- محمودیان محمدحسین

۱۸۰- مددی یوسفعلی

۱۸۱- مرادپور مرادعلی

۱۸۲- مرادپوری رضا

۱۸۳- مرادی رمضان

۱۸۴- مرادی علیجان

۱۸۵- مرغوبی فتح‌الله

۱۸۶- معقول عزیزالله

۱۸۷- معقول محمدضا

۱۸۸- موذن محمدجواد

۱۸۹- مولائی رضا

۱۹۰- مهاجریان سیدمجتبی

۱۹۱- مهدی‌نژاد داود

۱۹۲- مهرائی احمد

۱۹۳- مهرائی عباسعلی

۱۹۴- میرصادقی سیدمحمود

۱۹۵- میروزاده سیدحسن

۱۹۶- ناظمی ابوالحسن

۱۹۷- ناظمی محمدحسین

۱۹۸- نجاریان محمدرضا

۱۹۹- نجفی اسحق

۲۰۰- نجفی حجت

۲۰۱- نخعی حسین

۲۰۲- نخعی محمد

۲۰۳- نظرنژاد حسین

۲۰۴- نظریان قربانعلی

۲۰۵- نعیمی مهدی

۲۰۶- نوروزی حسن

۲۰۷- نوروزی غلامحسین

۲۰۸- نوروزی غلامرضا

۲۰۹- وفائی علی

۲۱۰- وفابخش احمد

۲۱۱- وفابخش محمد

۲۱۲- یعقوبی امراله

 

۷۶- رضائی حبیب

۷۷- رضائیان عباس

۷۸- رضابنت محمدرضا

۷۹- رضایی حسین

۸۰- رضوی منصور

۸۱- رفیعی عباس

۸۲- رفیعی علی

۸۳- رفیعی محمود

۸۴- رمضانی ابراهیم

۸۵- رمضانی شیخ‌حسن

۸۶- روزخوش نادری حسین

۸۷- ریاحی سیداحمد

۸۸- زرگریان‌مقدم احمد

۸۹- زمانزاده حسن

۹۰- زمانی غلامرضا

۹۱- زمانی محمدرضا

۹۲- زنگوئی عباس

۹۳- زنگوئی عبدالرضا

۹۴- سالاری رضا

۹۵- سجادی‌ثالث سیدرضا

۹۶- سلامیان جعفر

۹۷- سنگچولی علیرضا

۹۸- شبانی محمدعلی

۹۹- شجاعی رجبعلی

۱۰۰- شرفی عباس

۱۰۱- شریف‌نیا عباس

۱۰۲- شریفی برات‌اله

۱۰۳- شکاری حسن

۱۰۴- شکوهی حسین

۱۰۵- شیردل سیف‌ا…

۱۰۶- شیردل عباس

۱۰۷- صفاری محمد

۱۰۸- صفدری محمدحسن

۱۰۹- صفرزاده عباس

۱۱۰- صفری غلامرضا

۱۱۱- صولتی محمدرضا

۱۱۲- ضرابی باقر

۱۱۳- عباسپور حسن

۱۱۴- عباسی علی

۱۱۵- عباسیان حسن

۱۱۶- عباسیان غلامحسین

۱۱۷- عباسیان محمدحسین

۱۱۸- عبدا…زاده محمد

۱۱۹- عبدالهی احمد

۱۲۰- عزیزاده محمدعلی

۱۲۱- عزیزی سیدجواد

۱۲۲- عصاری محمدجواد

۱۲۳- عظیمی‌زاده حسین

۱۲۴- علیپور روح‌الله

۱۲۵- علیپور محمد

۱۲۶- علیزاده محمد

۱۲۷- غلامحسینی احمد

۱۲۸- غلامزاده امراله

۱۲۹- غلامی علی‌اکبر

۱۳۰- غلامی محمد

۱۳۱- غلامی محمدحسین

۱۳۲- غلامی محمدهاشم

۱۳۳- غیبوئی حسن

۱۳۴- فاضل احمد

۱۳۵- فاضلی مهدی

۱۳۶- فاطمی حسن

۱۳۷- فدائی ابوالقاسم

۱۳۸- فراتی غلامحسین

۱۳۹- فرحبخش حسین

۱۴۰- فرهمند احمد

۱۴۱- فعال محمدحسین

۱۴۲- فغانی عبدالعی

۱۴۳- فولادی غلامرضا

۱۴۴- قاسمی محمد

۱۴۵- قاسمی محمدرضا

۱۴۶- قاضی‌زاده علی‌اکبر

۱۴۷- قاضی غلامرضا

۱۴۸- قدرتی ابوالقاسم

۱۴۹- قدیرزاده محمدجواد

۱۵۰- قدیری قربانعلی

۱- آبشناس حبیب‌اله

۲- آذربیک رمضان

۳- آذرنیوش محمود

۴- آذرنیوش مهدی

۵- آریانژاد عباس

۶- آشنا حسن

۷- آماده شیخ‌محمود

۸- ابراهیمی احمد

۹- ابراهیمی امین

۱۰- ابراهیمی قربانعلی

۱۱- احمدی خسرو

۱۲- احمدی محمدحسین

۱۳- احمدی مهدی

۱۴- اخوان‌صفار احمد

۱۵- اخوان‌مهدوی علی

۱۶- استاد غلامحسین

۱۷- استاد محمدعلی

۱۸- اسماعیلی محمدحسن

۱۹- اسماعیلی مهدی

۲۰- اسماعیلیان غلامرضا

۲۱- اشکاوند حسن

۲۲- اکبرزاده عباسعلی

۲۳- اکبرزاده محمد

۲۴- الله‌یارزاده ابوالقاسم

۲۵- الهی عباس

۲۶- ایزدپناه علی

۲۷- ایزدپناه محمود

۲۸- باقری عباس

۲۹- باقری علی

۳۰- باقری محمد

۳۱- باقری مرتضی

۳۲- بدرام جواد

۳۳- بدره محمد

۳۴- بدیعی سیدمحمد

۳۵- برهانی علیرضا

۳۶- بوستانی علی

۳۷- بهروان‌پور علیرضا

۳۸- بیضائی حسین

۳۹- تنگدست محمدرضا

۴۰- توتونچی حسین

۴۱- توکلی احمد

۴۲- توکلی محمدعلی

۴۳- جاودانی سیدجواد

۴۴- جاهدی حجت‌الله

۴۵- جعفری حسین

۴۶- جعفری عباس

۴۷- جلالی سیدحسین

۴۸- جلالی مهدی

۴۹- جهاندیده غلامرضا

۵۰- حاجی‌زاده احمد

۵۱- حبیبی عزیزاله

۵۲- حسن‌زاده داود

۵۳- حسن‌زاده محمدرضا

۵۴- حسنی لیلا

۵۵- حسین‌زاده احمد

۵۶- حسین‌زاده محمدحسن

۵۷- حسینی رجبعلی

۵۸- حقی محمدرضا

۵۹- حیدری احمد

۶۰- خالوئی غلامحسین

۶۱- خالوئی غلامرضا

۶۲- خاوری عباسعلی

۶۳- خطیبی حسن

۶۴- داریوش علیرضا

۶۵- داودی محمود

۶۶- دلدار حسین

۶۷- رجب‌پور علیرضا

۶۸- رجب‌زاده محمدرضا

۶۹- رجبی ابوالقاسم

۷۰- رجبی احمد

۷۱- رجبی محمود

۷۲- رجبی‌مقدم مختارعلی

۷۳- رحیمی عیدمحمد

۷۴- رحیمی محمد

۷۵- رحیمی محمدناصر

شهدای کارمند:

شهیدخسرواحمدی(عملیات مرصاد۷۴/۱۲/۲۶-

شهیدغلامرضافولادی(گیلان غرب۶۰/۱۰/۰۳)

شهیدعلیجان مرادی(فاو۶۴/۱۱/۱۲)

شهیداسحق نجفی(کرخه نور(۶۱/۰۴/۲۴)

شهیدعباس رضائیان(برازجان-گناوه۶۷/۰۶/۱۸)

شهیدجواد بدرام(میان جلگه نیشابور۷۶/۰۷/۲۶)

شهیدعلی  اکبر غلامی(گیلان غرب۶۰/۱۰/۰۱)

شهید محمد حسین محمودیان(حاج عمران(۶۵/۰۲/۲۸)

شهیدعلیرضاگلی(سومار۷۴/۰۸/۱۴)

شهیدمحمد قوی پنجه(ماووت۶۶/۱۱/۰۲)

شهیدعباس شریف نیا(میمک۶۳/۰۸/۰۵)

شهیدمحمدعلی توکلی(جزیره مجنون(۶۷/۰۴/۰۴)

شهیدغلامحسین نوروزی(جزیره مجنون(۶۷/۰۴/۰۴)

شهیدسیداحمدریاحی(جاده مشهد-تربت حیدریه۶۷/۰۶/۲۶)

شهیدغلامرضاحاجی

شهیدغفوردهقان نیری

شهدای معلم طبس

محمدجواد بدرام

– شهید حسین جعفری

– شهیدعلی اکبر غلامی

– شهید عباس رضائیان –

شهید محمدحسین محمودیان

– شهید علیرضا گلی .

  کوچکترین شهید طبس

 شهید علیرضا داریوش کوچکترین شهید طبس(زمان شهادت ۱۴سال)

  زندگی‌نامه

شهید علیرضا داریوش در سال (۱۳۴۷) در خانواده‌ای مذهبی در طبس چشم به جهان گشود در دامان پرمهر پدری به نام «حسن» مادری به نام «فاطمه» رشد نمود. دوران کودکی را پشت سر گذاشت روانه مدرسه گردید.

شهید داریوش دانش آموزی با استعداد بود دوره ابتدایی وی همزمان با ایام پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بود با وجودی که کودکی بیش نبود سن سال چندانی نداشت در راهپیمایی‌ها ی سال ۱۳۵۷ شرکت فعال داشت، در مراسم مذهبی دینی حضوری فعال داشت، تحصیلات خود را تا کلاس سوم راهنمایی ادامه داد پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج در آمد پس از مدتی فعالیت نگهبانی در این نهاد مقدس عازم مناطق جنگی گردید.

پس از مدتی مبارزه‌ی بی‌امان در جبهه‌ها‌ی حق علیه باطل سرانجام در تاریخ ۱۹/۱۱/۱۳۶۱ در منطقه دشت عباس در عملیات والفجر مقدماتی در اثر اصابت ترکش خمپاره صدامیان به لقاء ا… پیوست.

این حکایت حدیث مردان غیور و صبور و دلاوری است که به هیچ قیمتی تن به ذلت نداده و با ایثار جان خود حماسه آفریدند شهید داریوش رفت با پرواز خونینش، چهره متجاوزان را برملا کرد، لیک قدر سرقامتان عرصه دلدادگی را دانستن، بر همة ما واجب است عروج این شهید عزیز، به مجله عشق شهادت، در آسمان آبی رضایت حق را تبریک می‌گوئیم، کاش می‌دانستیم این بنده‌ی رها شده از بند خاک، با خدا چه گفت و چه خواند که شهادت، قسمت او، و حسرت چشمان خیس را سهم ما رقم زد.

پیکر پاک این عزیز در روز ۲۸ بهمن ۱۳۶۱ در زادگاهش بر روی دستان امت حزب‌الله تشییع و در جوار امامزاده حسین‌بن موسی ‌الکاظم(ع) به خاک سپرده شد. خداوند او را با معصومین: محشور فرماید.

برگرفته ازسایت دانشنامه طبس گلشن

 



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ

این وبلاگ در موضوعات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی فعالیت می کند.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان وبلاگ پایگاه حضرت امام خمینی(ره)شیرآب







آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 143
بازدید ماه : 282
بازدید کل : 134915
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->